بازگشت

سخنان مسيب بن نجبه


ابتدا مسيب بن نجبه سخن آغاز كرد و پس ار حمد و ثناي الهي گفت: ما به طول عمر آزمايش شديم و در معرض انواع فتنه ها قرار گرفتيم، از خدا مي خواهيم كه ما را از جمله كساني قرار ندهد كه فرداي قيامت به او بگويند «اولم نعمركم ما يتذكر فيه من تذكر» [1] «مگر شما را به مقداري عمر نداديم كه در آن به خود آئيد و متذكر شويد؟» اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرمود: عمري كه خداوند فرزند آدم را در آن معذور كرده است شصت سال است و در ميان ما نيست كسي كه به اين سن نرسيده باشد، و ما از اينكه نفوس خود را تزكيه نكرديم گرفتار غرامت شديم و نزد خدا در آنچه كه مربوط به فرزند دختر پيامبر بود، دروغگو از كار درآمديم، نامه ها و فرستادگان او به ما رسيدند و حجت را بر ما تمام كردند و رسمأ از ما ياري طلبيبدند، در ابتدا و در پايان ما از ياري او سر باز زديم و بخل ورزيديم و با دست و زبان و مال او را حمايت نكرديم، تا اينكه او را در كنار ما كشتند، پس عذر ما نزد پروردگارمان و هنگام ملاقات با پيامبرمان چه خواهد بود كه فرزند عزيز پيامبر خدا و ذريه اش را در كنار ما به قتل رسانيدند؟

سوگند بخدا ما را عذري نيست جز آنكه قاتلين و نيز كساني را كه در جنگ با او شركت داشتند بكشيم و يا خود در اين راه كشته گرديم، به اميد آنكه خداوند از ما خشنود گردد و من خود را ايمن از كيفر او پس از ملاقات با او نمي دانم.

اي مردم! كسي را بر خود امير گردانيد زيرا بايد شما را رهبري باشد كه به او پناه


بريد و رايتي باشد كه گرد آن اجتماع كنيد [2] .


پاورقي

[1] سوره‏ي فاطر: 37.

[2] کامل ابن ‏اثير 159 /4.