بازگشت

منهال بن عمرو


امام سجاد عليه السلام روزي در بازار شام با منهال بن عمر و ملاقات كرد. منهال به خدمت امام آمد و سؤال كرد: «كيف امسيت يابن رسول الله؟!» «اي پسر رسول خدا! شب را چگونه سپري كردي؟!»، امام سجاد عليه السلام فرمود: در اين امت، ما همانند بني اسرائيل گرفتار فرعونيانيم! مردان را كشتند! و زنان را بيوه كردند! اي منهال! عرب بر عجم مي بالد كه محمد مصطفي از ماست! و قبيله ي قريش بر ديگر قبائل مباهات مي كند كه رسول خدا قرشي است! و اينك ما فرزندان اوئيم كه حق ما غصب گرديده و خون ما به ناحق ريخته شده! و ما را از خانمان خودآواره كرده اند! فانا لله و انا اليه راجعون از اين مصيبت كه بر ما گذشت [1] .

حرث بن كعب نيز از فاطمه دختر امام حسين عليه السلام نقل مي كند كه گفت: يزيد ما را در مكاني جاي داد كه آفتاب بطور مستقيم به ما مي تابيد به حدي كه پوست بدن ما سوخته و ريخته مي شد [2] .


پاورقي

[1] الملهوف 81، ولي در الاحتجاج 134 /2 همين قضيه را از مکحول که از اصحاب پيامبر مي‏باشد نقل کرده است.

[2] امالي شيخ صدوق، مجلس 31، حديث 4.