قافله ي اسيران
عمر بن سعد، خود با بازماندگان حسين آماده ي رفتن شد، گليم ها بر جهاز شتران انداخته و زنان را بر آنها سوار كردند و كاروانيان به هنگام ترك سرزمين كربلا با آنهمه داغها و مصيبتها و با خاطراتي كه از عزيزان خود به خاطر داشتند، آن سرزمين را ترك مي كردند.
فرزندان و خواهران امام حسين عليه السلام و ديگر بازماندگان از اهل بيت و نيز زنان و كودكان بعضي ياران امام را بر شترهاي بي محمل نشانيدند در حاليكه سر و روي آنان باز بود و حرمت عترت رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم را نگاه نداشتند و آنان را همچون اسيران
اجنبي به اسارت بردند و حريم خدا را در اين مورد نيز شكستند. و در اين مقام شاعر گفته:
يصلي علي المبعوث من آل هاشم
و يغزي بنوه ان ذا لعجيب [1] .
و ديگري گفته است:
اترجو امة قتلت حسينا
شفاعة جده يوم الحساب [2] [3] .
البته دينوري مي گويد: زنان و دختران را در كجاوه هاي روپوش دار نشانيدند [4] (كه اي كاش اين نقل صحيح باشد).
پاورقي
[1] «بر پيامبر که از آل هاشم است درود ميفرستند، و فرزندان او را ميکشند و اين شگفتآور است».
[2] «آيا امتي که حسين را کشتند، اميد شفاعت جد او را روز قيامت دارند.».
[3] الملهوف 60.
[4] نفس المهموم، ترجمه شعراني 275.