بازگشت

پس از شهادت


گفته اند: پس از شهادت امام عليه السلام، سپاه دشمن براي به يغما بردن لباسهاي امام از يكديگر سبقت گرفتند.

طبري از ابومخنف نقل كرده است كه: لباسهاي امام را از بدن مباركش بيرون آوردند! سراويل آن حضرت را بحر بن كعب تميمي گرفت! (در الملهوف روايت نموه كه او زمين گير و پاهاي او خشك شد و از حركت ماند)، و پيراهن او را اسحاق بن حياة حضرمي برداشت و پوشيد (پس موي او ريخت و پيسي گرفت)، و عمامه ي آن بزرگوار را احبش بن مرثد و يا جابر بن يزيد بر سر بست (و ديوانه شد)، و برنس آن حضرت را كه از خز بود مالك بن بشير كندي به يغما برد و چون همسرش از اين


جريان آگاهي يافت بين ايشان نزاع در گرفت (او نيز فقير و مستمند باقيمانده ي عمرش را زندگي كرد)، و زره «بتراء» آن بزرگوار را عمر بن سعد برداشت! و جون مختار او را كشت آن زره را به قاتل او ابي عمره واگذار نمود. و زره ديگر آن حضرت را مالك بن نمير گرفت و پوشيد (و مجنون گرديد)، قطيفه ي آن بزرگوار را قيس بن اشعث برداشت كه از جنس خز بود و پس از آن او را قيس قطيفه ناميدند (و خوارزمي نقل كرده است او به مرض جذام گرفتار شد و افراد خانواده اش از او كناره ميگرفتند و او را در مزبله انداختند تا اينكه مرد و سگها گوشت بدن او را قبل از مرگ خوردند). و كفش آن حضرت را مردي از قبيله ي بني اود برداشت كه او را اسود مي گفتند، و شمشير او را مردي از قبيله ي بني نهشل گرفت و پس از آن به دست حبيب بن بديل افتاد، و در الملهوف آمده كه اين شمشير به غارت رفته غير از ذوالفقار است كه آن از ذخائر نبوت و امامت است.

ابن شهر آشوب مي گويد: كمان آن حضرت و متعلقاتش را دحيل بن خثيمه جعفي بن شبيب حضرمي و جرير بن مسعود ثعلبة بن اسود اوسي برداشتند، و انگشتر آن حضرت را- آنگونه كه در اكثر مقاتل آمده است- بجدل بن سليم كلبي برداشت و انگشت آن حضرت را با انگشتر قطع نمود! و اين انگشتر غير از آن انگشتري است كه از ذخائر نبوت است زيرا آن را امام حسين عليه السلام آنطوري كه شيخ صدوق از محمد بن مسلم نقل كرده است در دست حضرت علي بن الحسين عليه السلام نمود.

محمد بن مسلم مي گويد: از امام صادق عليه السلام درباره ي خاتم امام حسين عليه السلام سؤال نمودم كه بعد از ايشان بدست چه كسي رسيد؟ و به امام عرض كردم كه گويا انگشتر آن بزرگوار را دشمن برده است.

فرمود: چنين نيست كه مي گويند، بدرستي كه حسين عليه السلام به فرزندش علي بن الحسين وصيت نمود و خاتم خود را در انگشت او نمود و امر را به او واگذار كرد [1] .


ابن زائده مي گويد: ديگر شهدا واصحاب و اهل بيت آن بزرگوار را نيز سپاه كوفه عريان نمودند ولباسشان را به يغما بردند.


پاورقي

[1] الامام الحسين و اصحابه 361.