بازگشت

پاسخ ياران امام


برادران امام و فرزندان و برادرزادگان او و فرزندان عبدالله بن جعفر (فرزندان حضرت زينب عليها السلام) به امام عرض كردند: ما براي چه دست از تو برداريم؟ براي اينكه پس از تو زنده بمانيم؟! خدا نكند كه هرگز چنين روزي را ببينيم.

ابتدا عباس بن علي عليه السلام اين سخن را گفت و بعد ديگران از او پيروي كردند و جملاتي همانند، بر زبان راندند.

پس امام عليه السلام روي به فرزندان عقيل نمود و فرمود: شما را كشته شدن مسلم كافي است، برويد كه من شما را اذن دادم.

آنها گفتند: سبحان الله! مردم چه مي گويند؟! مي گويند ما بزرگ و سالار خود و عموزادگان خود كه بهترين مردم بودند در دست دشمن رها كرديم و با آنها به طرف دشمن تيري رها نكرديم و نيزه و شمشيري عليه دشمن به كار نبرديم!! نه! بخدا سوگند چنين نكنيم، بلكه خود و اموال و اهل خود را فداي تو سازيم و در كنار تو بجنگيم و هر جا كه روي كني با تو باشيم، و ننگ باد بر زندگي پس از تو.

سپس مسلم بن عوسجه بپاخاست و گفت: بهانه ي ما در پيشگاه خدا براي تنها گذاردن تو چيست؟! بخدا سوگند اين نيزه را در سينه ي آنها فروبرم و تا دسته ي اين


شمشير در دست من است بر آنها حمله كنم، و اگر سلاحي نداشته باشم كه با آن بجنگم سنگ برداشته و به طرف آنها پرتاب مي كنم، بخدا سوگند كه ما تو را رها نكنيم تا خدا بداند كه حرمت پيامبر را در غيبت او درباره ي تو محفوظ داشتيم، بخدا قسم اگر بدانم كه كشته مي شوم و بعد زنده مي شوم و سپس مرا مي سوزانند و ديگر بار زنده مي گردم و سپس در زير پاي ستوران بدنم در هم كوبيده مي شود وتا هفتاد بار اين كار را در حق من روا بدارند هرگز از تو جدا نگردم تا در خدمت تو به استقبال مرگ بشتابم، و چرا چنين نكنم كه كشته شدن يك بار است و پس از آن كرامتي است كه پاياني ندارد.

پس از او زهير بن قين برخاست و گفت: بخدا سوگند دوست دارم كشته شوم، باز زنده گردم، و سپس كشته شوم، تا هزار مرتبه، تا خدا تو را و اهل بيت تو را از كشته شدن در امان دارد!

و بعد از زهير گروه ديگري از اصحاب سخناني حماسي بر زبان جاري كردند و امام عليه السلام در حق آنها دعاي خير فرمود و به خيمه ي خود بازگشت [1] [2] .


پاورقي

[1] ارشاد شيخ مفيد 92 /2.

[2] چه زيباست کلام خداوندي که فرمود (من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا) (سوره‏ي احزاب: 23)، و همچنين (و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا و الصابرين في الباساء و الضراء و حين الباس) (سوره‏ي بقره: 177)، که از مصاديق بارز اين آيات همين رادمرداني هستند که با ايثار جان و ثبات و استقامت هم نام خود را خالد و جاويدان نمودند و ابديت را کسب نمودند و هم درس وفاداري و تسليم در برابر حق و بردباري و فداکاري را به انسانها آموختند.