بازگشت

عبدالله بن زبير


كنيه ي او ابوخبيب و مادرش اسماء دختر ابي بكر است، در سال دوم هجرت متولد شده است. علي عليه السلام فرمود: زبير از ما شمرده مي شد تا اينكه عبدالله فرزند او بزرگ شد.در سال 64 پس از مرگ معاوية بن يزيد با او به خلافت بيعت كردند و مردم حجاز و يمن و عراق و خراسان بر طاعت او گردن نهادند. در روز 17 جمادي الاولي و يانيمه ي جمادي الاخرة در سن 72 سالگي در زمان حكومت عبدالملك بن مروان در مكه بقتل رسيد و بدن او را به دار آويختند. (الاستيعاب 905 /3).

همانطور كه قبلا يادآور شديم عبدالله بن زبير به امام حسين عليه السلام پيشنهاد كرد كه در مكه اقامت كند تا او با امام بيعت نموده و مردم نيز به پيروي از او با امام بيعت نمايند! و اين كار بخاطر آن بود كه از خود رفع تهمت كند و مردم اين پيشنهاد را بعنوان حسن نيت و خيرخواهي او تلقي كنند!!

و در نقل ديگري آمده است كه: چون خبر به عبدالله بن زبير رسيد كه امام حسين عليه السلام عازم كوفه است، و او كه ماندن امام در مكه برايش بسيار گران تمام مي شد و مردم با وجود امام حسين عليه السلام از اطاعت فرامين او سرپيچي مي كردند، و هيچ چيزي ابن زبير را بيشتر از خروج امام از مكه خوشحال نمي كرد، نزد امام آمد و گفت: چه تصميمي داريد؟ بخدا سوگند كه من از عدم مبارزه و جهاد عليه بني اميه بخاطر


ستمهايي كه بر بندگان صالح خدا روا مي دارند، بسيار بيمناكم و از عذاب الهي مي ترسم!!

امام حسين عليه السلام فرمود: تصميم دارم به كوفه بروم.

عبدالله بن زبير گفت: خدا تو را موفق بدارد، اگر من هم ياراني همانند انصار و ياران تو داشتم از رفتن به آن ديار امتناع نمي كردم!

ابن زبير با وجود اينكه قلبأ از اين تصميم امام بسيار خوشحال بود ولي براي حفظ ظاهر و مصون بودن از زخم زبانها و اتهامات احتمالي، به امام عليه السلام عرض كرد: اگر شما در همين جا بمانيد و ما و مردم حجاز را به بيعت با خود فراخوانيد، بسوي تو خواهيم شتافت و با تو بيعت خواهيم كرد چرا كه تو را به امر خلافت سزاوارتر از يزيد و پدر يزيد (معاويه) مي دانيم! [1]


پاورقي

[1] نفس المهموم 167.