بازگشت

پاسخ يزيد بن مسعود به امام


يزيد بن مسعود طي نامه اي به امام حسين عليه السلام نوشت: نامه ي شما به من رسيد و به آنچه مرا فراخوانده اي آگاه شدم كه رستگاري خود را در ياري تو مي بينم و طاعت حق را در اطاعت از تو، بدرستي كه خدا هرگز زمين را از رهبري كه مردم را به راه خير بخواند و راهنمايي كه راه نجات را به مردم نشان دهد، خالي نمي گذارد، شما حجت خدا بر خلقيد و امانت اوئيد در روي زمين و شما بمنزله ي شاخه هاي سرسبز درخت رسالتيد، قدم بر چشم ما بگذار و با ما باش كه قبيله ي بني تميم در اطاعت از تو و اجراي فرامين تو آماده است و سر تسليم به درگاه تو مي سايد، و قبيله ي بني سعد نيز به دعوت تو پاسخ مثبت داد، و من با پيام تو چون باران صبحگاهي غبار كدورت را از دلها بردم


و تاريكي جهالتشان را به لطف بارقه ي عنايت تو روشن كردم.

چون نامه ي او به امام عليه السلام رسيد در حق او دعا كرد و فرمود: خدا تو را از هراس در امان دارد و در روزي كه گامها در التهاب عطش مي سوزد (كنايه از روز قيامت) خداوند تو را سرافراز و سيراب گرداند [1] .

يزيد بن مسعود در حال عزيمت بود تا به قافله ي كربلا بپيوندد كه خبر شهادت امام عليه السلام و ياران وفادارش او را در آتش حسرت سوخت و شعله ي داغي در دل او و مردان قبيه اش افروخت كه تا آخرين لحظات عمر، سر در گريبان ندامت بخاطر از دست دادن اين سعادت بزرگ كه شهادت را به دنبال داشت، افسوس مي خورند [2]


پاورقي

[1] «آمنک الله من الخوف واعزک و ارواک يوم العطش الاکبر».

[2] الملهوف 17؛ مقتل‏الحسين مقرم 141.