بازگشت

واقعه اي بي همتا


ملّت هاي رشيد، همواره ياد قهرمانان ملّي و مفاخر علمي و ديني خود را بزرگ مي شمارند. بناهاي يادبود، زندگي نامه ها، نمادها، مجسّمه ها، همگي حكايت از ميل دروني بشر به ستايش از انسان هاي برتر دارد. اين ميل به ستايش والايي ها، كه از فطرت كمال جوي انسان سرچشمه مي گيرد، او را وا مي دارد تا در برابر عظمت ها سر فرود آورد و خاضعانه آنها را تكريم نمايد.

از اين رو، بزرگداشت افتخار آفرينان در هر قوم و ملّتي امري طبيعي به نظر مي رسد. اين مسئله در ملل فرهيخته اي كه از ذوق و احساسات نيرومندتري برخوردار هستند، در شعر و ادب آنها تجلّي مي يابد و مجموعه هاي فخيم و عظيم و تأثيرگذاري را به يادگار مي گذارد. امّا آنچه كه درباره نهضت حسيني و واقعه جان گداز عاشورا اتفاق افتاده است، به دليل ويژگي هاي منحصر به فرد، كيفيتي يكّه و ممتاز داشته است. چون اين واقعه نه يك نبرد، حماسه و داستان غم انگيز (تراژدي) بلكه يك رخداد بي مانند در تاريخ بوده است.

بي اغراق مي توان گفت كه نه پيش از عاشورا و نه پس از آن، حادثه اي با اين ويژگي ها هرگز به وقوع نپيوسته است؛ زيرا عدّه اي مسلمان يكي از عزيزترين نوادگان پيامبر صلي الله عليه وآله را با اصرار و سماجت بسيار دعوت كرده بودند و او دعوت آنان اجابت فرمود. امّا آن نامرد مردم به جاي استقبال، در بيابان راه را بر او بسته و برادران و فرزندان و برادرزادگان و ياران و كودكانش را به فجيع ترين شكل با لب تشنه و شكم گرسنه به شهادت رساندند و زنان خاندانش را اسير و حتّي بر پيكر بي جان آنها، اسب تاختند.

اين فاجعه، آن قدر نادر و شگفت انگيز بوده است كه عاملان آن، پس از فراغت و دوري از صحنه جنايت، از كرده خويش پشيمان و انگشت حيرت به دندان گرفته اند. چنان كه شبث بن ربعي در زمان حكومت مصعب بن زبير چنين بود. [1] .

برخي از مورّخان به دليل هولناكي و دهشت انگيزي آن، حتّي توان بيان آن را نداشته اند؛ [2] به همين جهت بوده است كه نقل و نگارش سرگذشت شهيدان كربلا يكّه و بي همتا مانده و دانشي به عنوان «مقتل نگاري» را به دنبال داشته است. البته تأكيد اهل بيت پيامبر صلي الله عليه وآله بر پاسداشت نام و ياد اين واقعه، بسيار مؤثّر بوده است.

احاديث دقيق و روشنگري درباره ابعاد اين رويداد تاريخي، از اولياي معصوم عليهم السلام به تواتر رسيده است؛ چه آن كه علاوه بر اهميّت موضوع، حضور امام زين العابدين عليه السلام در آن و مشاهده حوادث و وقايع از آغاز تا به انجام، به اعتبار اسناد، افزوده است.


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 4، ص 332.

[2] ر. ک: تاريخ فخري، ص 155؛ تجارب السلف، ص 67.