بازگشت

اجتناب از تغني


[الأجتناب عن الغناء]

ألثالث: الأجتناب من الغنا في البحار عن تفسير العياشي عن أبي جعفر عليه السلام قال: كنت عند أبي عبدالله عليه السلام قال له رجل: «بأبي و أمي اني أدخل كنيفا لي و لي جيران و عندهم جوار يتغنين و يضر بالعود فربما أطلت الجلوس استماعا مني لهن فقال: لا تفعل فقال الرجل: و الله ما هو شي ء اتيه برجلي انما هو سماع أسمعه باذني فقال له أنت ما سمعت الله «ان السمع و البصر و الفؤاد كل اولئك كان عنه مسؤلا» قال بلي و الله فكأني لم أسمع هذه الآية قط من كتاب الله من عجمي و لا من عربي اني لا أعود ان شاء الله و اني أستغفر الله فقال له. قم فاغتسل وصل ما بدالك فانك كنت مقيما علي أمر عظيم ما كان أسؤ حالك لو مت علي ذلك احمد الله وسله التوبة من كل ما يكره انه لا يكره الا القبيح و القبيح دعه لأهله فان لكل أهلا.

اجتناب از تغني

[غناء] يكي از محرمات فقه اسلام است هر چند تعريف شافي و كاملي از آن به دست داده نشده است ولي آنچه مسلم است غناء هر نوع آواز مطرب و فرح انگيزي است كه در حال و هواي معصيت و گناه انجام گرفته باشد]

در بحارالأنوار از تفسير عياشي (م حدود 320 ه. ق) از امام باقر (ع) روايت نموده است كه من پيش از پدرم امام صادق (عليه السلام) بودم مردي به خدمتشان عرض نمود پدر و مادرم فداي تو باد! من داخل دستشوئي مي شوم در همسايگي ما افرادي زندگي مي كنند و آنان كنيزكاني دارند كه آواز مي خوانند و عود و چنگ مي زنند و چه بسا نشستن در دستشوئي را طولاني مي نمايم به جهت گوش دادن به آنان اين امر چه حكمي دارد؟ امام فرمود: اين كار را نكن!

آن مرد عرض كرد: اين يك كاري نيست كه من با پاي خود به سراغ آن رفته باشم بلكه نوعي شنيدني است كه با گوشهايم مي شنوم بي آن كه خودم به سراغ آن رفته باشم امام (ع) فرمود: آيا شما سخن خدا را نشنيده اي جائي كه مي فرمايد: «ان السمع و البصر و الفوأد كل اولئك كان عنه مسئولا» گوش، چشم، دل، هر كدام از آنها مورد سوال و بازخواست قرار خواهند گرفت» و حساب پس خواهند داد

راوي گويد: آري به خدا قسم مثل اين كه من تا كنون هرگز اين آيه را از قرآن مجيد نشنيده بودم نه از عجم و نه از عربي پس از شنيدن اين آيه ي روشن ديگر (انشاء الله) به آن گناه برنمي گردم و به درگاه او استغفار مي كنم. امام (ع) فرمود: پس پاشو و غسل نما و هر چه توان داري نماز بگزار تو به يك گناه بزرگي مداومت داشته اي و چه. قدر بد مي شد كه در چنين حالي از دنيا مي رفتي به خداي شكر كن و از او توبت و بازگشت را مسئلت نما از هر چيزي كه او مكروه مي شمرد و او مكروه نمي شمرد جز قبيح را و چيز قبيح را به اهل و افراد مناسب آن واگزار، چون هر چيزي أهل خاصي دارد.