بازگشت

بشر بن عمرو بن أحدوث حضرمي كندي


بشر از حضر موت بود و او را از «كنديان» به شما مي آيد او تابعي بود و براي او فرزنداني است كه در كتب مغازي معروفند.

بشر از كساني است كه در روزهاي پيش از جنگ به خدمت امام (عليه السلام) آمد. داودي گفته است: روز دهم محرم، بعد از شروع جنگ به بشر در حالي كه مشغول جنگيدن بود گفته شد: پسرت عمر در مرزهاي ري اسير شده، بشر گفت: خودم و او را به حساب خدا مي گذارم. دوست ندارم كه بعد از اسيري پسرم، زنده باشم. حسين (ع) اين حرف را شنيد و گفت: خدا رحمتت كند من بيعتم را از تو برداشتم برو و در آزادي پسرت كوشش كن. بشر گفت: درندگان مرا زنده زنده بخورند اگر از تو جدا شوم. امام به او فرمود: پس اين لباسهاي برد يماني را به پسرت محمد كه همراه پدر بود بده تا براي آزادي برادرش از آنها استفاده كند (پنج تكه لباس به او داد كه يكهزار دينار ارزش داشت). بنا به گفته سروي، بشر، در حمله ي نخستين كشته شد.