بازگشت

خطبه زينب در كوفه


يعقوبي در پايان بيان فاجعه ي كربلا مي نويسد: سپاه عمر سعد خيمه گاه حسين را غارت و خاندانش را دستگير كردند و به كوفه بردند. چون اهل بيت به كوفه وارد شدند، زنان شهر بيرون آمدند و به گريه و زاري پرداختند. در اين هنگام علي بن الحسين (ع) گفت: اگر اينان بر ما مي گريند پس چه كسي ما را كشته است؟

راوي گويد: در محرم سال 61 ه هنگامي كه علي بن الحسين همراه زنان از كربلا بازمي گشت به كوفه رفتم. آن حضرت كه به كند و زنجير بسته بود مي گفت: اگر اين زنان بر ما مي گريند، پس چه كسي ما را كشته است؟ همچنين زينب دختر علي (ع) را ديدم كه با كمال حيا و عفت، بسيار شيوا رسا سخن مي گفت چنان كه گويي زبان علي از كام بيرون آمده بود.

او نخست مردم را ساكت كرد و سپس چنين ايراد سخن كرد:

الحمدلله و درود بر پدرم رسول الله صلي الله عليه و آله اما بعد، اي كوفيان، اي نيرنگ بازان، اميدوارم هرگز چشمانتان خشك نشود و ناله هاتان فرو ننشيند. «مثل شما مثل زني است كه رشته محكم تافته اش را از هم گشود» [1] شما سوگندهاتان را وسيله ي فريب قرار داده ايد. آيا تاكنون از شما چيزي جز خودستايي و فريبكاري و سينه ي پر كينه ديده شده است؟ شما ظاهري بي روح و پژمرده داريد، در برابر دشمنان ناتوانيد، بيعت ها را مي شكنيد و پيمان ها را تباه مي كنيد. بدانيد كه براي قيامت خود بد توشه اي فرستاده ايد. شما به غضب خداوند گرفتار خواهيد شد و در عذاب جهنم جاودانه خواهيد بود.

آيا مي گرييد! آري، به خدا سوگند، اين سزاي شماست و بايد بسيار بگرييد و اندك بخنديد. شما رسوايي را به جان خريده ايد و اين لكه ي ننگ هرگز از دامانتان پاك نخواهد گشت. شما فرزند پيامبر صلي الله عليه و آله و سرور جوانان بهشت و پناهگاه نيكان و غمخوار دردمندانتان و نشانه و راهنماي هدايت تان را كشتيد. چه گناه زشتي مرتكب شديد! از رحمت خداوند دور و پيوسته ناكام باشيد!


كوشش هايتان بيهوده و دست هايتان از درگاه خداوند كوتاه باد! شما غضب خداوند را بر خود خريديد و سرنوشت تان با خواري و ذلت رقم خورد.

واي بر شما! آيا مي دانيد چه جگري از محمد پاره كرديد و چه خوني از او ريختيد و چه دختراني را سوگوار كرديد «هر آينه كاري زشت كرده ايد. نزديك است كه آسمان ها از آن گشوده شود و زمين بشكافد و كوه ها فروافتد و درهم ريزد» [2] [ننگ] اين كار زشت و احمقانه شما زمين و آسمان را پر كرده است. آيا اگر از آسمان قطره اي باران به زمين نريزد در شگفت خواهيد شد؟ گر چه عذاب قيامت از اين نيز دردناكتر و رسواكننده تر است، پس تا وقت هست بجنبيد، زيرا خداوند را چيزي به شتاب وانمي دارد و هرگاه بخواهد، خونخواهي مي كند، و پروردگارتان در كمين است.

راوي مي گويد: پس از آن زينب خاموش گرديد و مردم حيرت زده شدند و دست پشيماني بر دهان نهادند. پيرمردي را ديدم كه اشك از محاسنش جاري بود و اين شعر را مي خواند:



كهؤلهم خير الكهول و نسلهم

اذا عد نسل لا يخيب و لا يخزي [3] [4] .




پاورقي

[1] اشاره است به آيه‏ي 153 از سوره‏ي نحل.

[2] اشاره است به آيات از 91 و 92 سوره‏ي مريم.

[3] پيران آنها بهترين پيران و فرزندانشان در برابر هيچ نسلي خوار و ذليل نمي‏شوند.

[4] ر. ک. امالي شيخ صدوق، ص 320، و امالي شيخ طوسي، بخش سوم، ج 1، ص 56. اين خطبه از زبان ام‏کلثوم و فاطمه، دختران علي (ع) نيز نقل شده است.