بازگشت

زهير و پسرعمويش


سلمان بن مضارب بجلي پسرعموي زهير به ميدان آمد و پيكار سختي كرد و پس از آن به شهادت رسيد.

آنگاه زهيربن قين نزد امام آمد و دست بر شانه امام نهاده، اجازه خواست و گفت: به ميدان مي روم كه امروز روز ديدار من با جدّ تو پيامبر خدا صلّي الله عليه و آله، امام مرتضي علي عليه السلام، حسن عليه السلام، جعفر طيّار و حمزه شير خداست. امام نيز فرمود: من هم در پي ات مي آيم.

زهير به هنگام پيكار چنين رجز مي خواند كه: (من زهير پسر قين هستم و به شمشير خويش شما را از حسين عليه السلام بازمي دارم.)

زهير پس از آن كه صدوبيست تن از سپاه ابن سعد را بر زمين افكند به شهادت رسيد.