بازگشت

مقتل ابومخنف


مقتل ابومخنف قديميترين مقتلي است كه به دست آمده و مطالب آن نخست در تاريخ طبري و سپس در مآخذ بعدي نقل شده است. ابومخنف از اصحاب امام جعفرصادق عليه السلام بوده، و در كوفه مي زيسته و از علماي بزرگ تاريخ به شمار مي رفته است.

محدث متتبع بزرگوار، حاج شيخ عباس قمي درباره مقتل او مي گويد: «او داراي كتابهاي بسياري در تاريخ و سرگذشت و از جمله «كتاب مقتل الحسين عليه السلام» است. فقير گويد كه مقتل او اگر در دست بود در نهايت اعتبار بود همان گونه كه از نقل بزرگان از علماي قديم از آن كتاب معلوم مي شود، لكن دريغا كه اصل آن مقتل مانند كلبي [1] و مدائني [2] و امثال آنها با گذشت زمان مفقود شده و به دست ما نرسيده، و اما اين مقتل كه در دست است و در آخر جلد دهم بحار [3] نيز به چاپ رسيده و به ابومخنف نسبت مي دهند، مستند نيست.

ابوجعفر طبري در تاريخ خود در باب مقتل امام حسين عليه السلام از مقتل ابومخنف بسيار نقل كرده است. هر كس آن مطالب را با مقتل معروف منتسب به ابي مخنف مطابقه كند، در مي يابد كه ابدا ربطي و نسبتي با هم ندارند؛ پس اين كتاب ابي مخنف معروف اعتبار ندارد و بر مطالب آن هيچ اعتماد نيست. و الله العالم. [4] محدث قمي كه خود در شناخت مقاتل، استاد مسلم بوده است، در كتاب ديگرش «الكني و الالقاب» نيز در شرح حال ابومخنف از جمله مي نويسد: «وي در سال 157 ه ق.

وفات يافت؛ از حضرت صادق (ع) روايت كرده و هشام كلبي هم از او روايت نموده است.

جدش مخنف بن سليم در جنگ جمل (سال 36 ه) از ياران علي (ع) بود و پرچم قبيله ازد را در دست داشت. ابومخنف از بزرگان مورخان شيعه است و با همه ي اشتهارش به تشيع، علماي اهل تسنن در نقل از وي بر او اعتماد كرده اند؛ مانند طبري و ابن اثير و ديگران.

اما مقتلي كه در دسترس و منسوب به اوست از وي نيست، بلكه از هيچ يك از مورخان ديگر هم نمي تواند باشد! هر كس بخواهد اين را تصديق كند، بايد آنچه را در اين مقتل است با آنچه طبري و غير او (از مورخان، پيش از چاپ اين مقتل) از آن نقل كرده اند مقابله كند تا حقيقت براي او معلوم شود. من اين مطلب را در نفس المهموم» در شناختن «طرماح بن عدي» بيان داشته ام.» [5] .

همچنين محدث قمي (ره) در آخر فصل دوازدهم «نفس المهموم» آنجا كه از «طرماح» نام مي برد و اختلاف نقلها را در پيوستن او به امام حسين عليه السلام مي آورد، پس از نقل روايت طبري مي نويسد: «مؤلف گويد از اين روايت كه ابوجعفر طبري از ابومخنف نقل كرده است، معلوم مي شود كه طرماح بن عدي در واقعه كربلا در ميان شهدا نبوده است، بلكه چون او خبر شهادت امام عليه السلام را شنيد به جاي خود بازگشت، و در اين مقتل معروف كه به ابومخنف منسوب داشته اند، از قول طرماح نقل مي كند كه گفت: در ميان كشتگان جراحاتي برداشته بودم، و اگر سوگند بخورم راست گفته ام كه خواب نبودم ديدم بيست سوار آمدند و...».

مرحوم حاج شيخ عباس اين محدث مورخ امين در كتاب ديگرش به فارسي يعني «تحفة الاحباب» نيز ذيل نامه ابومخنف، يعني «لوط بن يحيي بن سعيد الازدي الغامدي» راجع به مقتل اصل و مجعول او سخن گفته است و مي نويسد: «و بالجمله اين همان ابومخنف صاحب مقتل معروف است و خود او از بزرگان محدثين و مورد اعتماد ارباب سير و تواريخ است، و اصل مقتل او در نهايت اعتبار بوده، همان گونه كه از نقل بزرگان از علماي قديم از آن و از ساير مؤلفاتش معلوم مي گردد، لكن افسوس و آه كه اصل مقتل بي عيب او در دست نيست و اين مقتل موجود منسوب به او مشتمل است بر بعضي مطالب منكره كه شايد از دس [6] مخالفان باشد، به اين جهت از درجه اعتبار ساقط است و بر مطالب او هيچ اعتمادي نيست» [7] به طور خلاصه مقتلي كه امروز به نام ابومخنف در دسترس است و روضه خوانهاي عرب از آن مطالبي نقل مي كنند، مجعول است و به ابومخنف منسوب داشته اند. بسياري از مطالب آن مجعول و برخلاف واقع است.

مقتل ابومخنف در اختيار ابوجعفر محمد بن جرير طبري متوفاي سال 310 هجري، مورخ نامي، صاحب تاريخ طبري بوده، و او مطلب زيادي از آن در ماجراي كربلا نقل كرده است. آنچه او از ابومخنف نقل كرده چون از نسخه اصل بوده معتبر است و آنچه از اين مقتل موجود نقل مي شود بي اعتبار است.

محدث قمي هم در «نفس المهموم» هر جا مطلبي از ابومخنف نقل مي كند به نقل از تاريخ طبري مي آورد، چون خود آن را نديده است سند را به طبري مي رساند.

استاد فقيد علامه تهراني مي نويسد «مقتل ابومخنف نخست در بمبئي به صورت چاپ سنگي به طبع رسيده بود، سپس در سال 1287 به پيوست جلد دهم بحارالانوار، هم چاپ شد. اول آن چنين است: «حدثنا ابو المنذر هشام بن محمد بن سائب كلبي...». نسبت اين مقتل به ابومخنف مشهور است، ولي ظاهرا بعضي مطالب آن مجعول است. استاد محدث نوري در «لؤلؤ و مرجان درباره ي آن تحقيقاتي به عمل آورده است». [8] .


پاورقي

[1] محمد بن سائب کلبي متوفي در سال 206 ه. ق او را پدر تاريخ اسلام دانسته‏اند. حدود يکصد تأليف کرده است.

[2] ابوالحسن علي بن محمد مدائني بصري از مورخان بزرگ اقدام است. به سال 225 در بغداد از دنيا رفت.

[3] جلد دهم بحارالانوار علامه مجلسي چاپ سابق که 25 جلد به قطع رحلي است.

[4] هدية الاحباب، شرح حال «ابومخنف» در چاپهاي مختلف آن.

[5] الکني و الالقاب، ج 1، ص 155.

[6] دس و دسيسه، کارهاي ناروا، دوز و کلک.

[7] تحفة الاحباب، چاپ اول، ص 299.

[8] الذريعه ج 22، ص 27.