بازگشت

دقيقه


شيخ مفيد به سندهاي خود از حضرت صادق - عليه السلام - روايت داشته كه:

امام حسين - عليه السلام - چون از مدينه روانه شد چند فوج از ملائكه مسومين خدمت آن جناب شتافتند و در دستهاي ايشان حربه بود و بر اسبهاي بهشت سوار بودند. پس بر آن جناب سلام نمودند و عرض نمودند كه اي حجت خدا بر خلق او بعد از جدش و پدرش و برادرش، به درستي كه خداي تعالي امداد نمود جد تو را به ما. در مكانهاي بسيار. و به درستي كه خداي تعالي امداد كرد تو را به ما. پس آن جناب فرمود كه: موعد مقبره ي من و بقعه ي من است كه در آن شهيد مي شوم و آن كربلا است. پس چون بدان زمين وارد شدم به نزد من بياييد. پس ملائكه عرض كردند كه: اي حجت خدا! ما را امر كن كه ما مي شنويم و اطاعت مي كنيم. پس آيا مي ترسي از دشمني كه تو را ملاقات كند؟ پس ما به همراه تو باشيم؟! آن جناب فرمود كه: آنها را بر من راهي نيست كه به من مكروهي رسانند تا اين كه برسم به سوي بقعه ي من. و به نزد آن جناب آمدند فوجهاي چند از مسلمانان جن. پس عرض كردند كه: اي آقاي ما! ما شيعه ي تو مي باشيم و ياوران تو هستيم؛ پس ما را امر كن به امر خود و به آن چه مي خواهي. پس اگر امر كني ما را به كشتن هر دشمني كه داري و حال اين كه تو در مكان خود باشي هر آينه كفايت مي كنيم ما تو را امر آن دشمن را. پس


جناب شهادت مآب به ايشان جزاء خير فرستاد و به ايشان فرمود كه: آيا نخوانده ايد كتاب خدا كه بر جدم رسول خدا فرستاد كه: (اينما تكونوا يدرككم الموت و لو كنتم في بروج مشيدة) [1] يعني به هر كجا كه باشيد در مي يابد شما را مرگ، اگر چه در برجهاي محكم باشيد. و باز فرمود خداي سبحانه: (لبرز الذين كتب عليهم القتل الي مضاجعهم) [2] يعني هر آينه ظاهر مي شوند آن كساني كه نوشته شد بر ايشان مرگ به سوي خوابگاه ايشان. و اگر من در مكان خود اقامه نمايم [كنم] پس به چه مبتلي و آزمايش مي شوند اين خلق كه در پينكي [3] چرت مي باشند؛ و به چه امتحان مي شوند؟! و كه خواهد ساكن مقبره ي من بود در كربلا؟ و حال اين كه خدا آن را اختيار نمود در روز پهن كردن زمين و آن را محل اقامه ي شيعيان ما نمود. و آن كربلا امان است براي شيعيان ما در دنيا و در آخرت. ليكن حاضر مي شويد در روز شنبه كه آن روز عاشورا است كه در آخر آن روز كشته مي شوم و باقي نمي ماند بعد از من مطلوبي از اهل بيت من و پسران من و برادران من و اهل بيت من و سرم به نزد يزيد فرستاده مي شود - لعنة الله - پس جن [اجنه] گفتند كه: ما قسم به خدا اي حبيب خدا! و پسر حبيب خدا! اگر امر تو اطاعت نبود و جائز نبود براي ما مخالفت تو، هر آينه مي كشتيم جميع دشمنان تو را قبل از اين كه به تو برسند آن جناب فرمود كه: ما قسم به خدا كه قدرت دارتر بر آن هستيم بر ايشان از شما. ليكن تا هلاك شود هر كه هلاك مي شود از روي حجت و هدايت بيايد هر كه هدايت مي يابد از روي حجت [4] .


مؤلف كتاب اكليل گويد كه: قول آن جناب كه فرمود اين كه: «بقعه ي كربلا امان است از براي شيعيان در دنيا و آخرت». مورد شبهه و خدشه است. چه كرات عديده محسوس و مشاهده شده است كه در كربلا قتل و غارت بسيار بالنسبه به شيعيان واقع گرديده. چنان كه در سنوات سابقه طبقه ي ضاله ي وهابيه به كربلا ريختند و مردم بسيار از شيعيان را كشته. و ايضا، در آخر زمان تحصيل مؤلف كتاب در عتبات عاليات عرش درجات در بقعه ي گردن قبات جناب شهادت مآب حضرت سيدالشهداء از نجيب پاشا حاكم بغداد قتل و غارت بسيار واقع شده و از اين قبيل فساد و شرور بسيار رخ نموده و اينها منافات با امان بودن بقعه ي كربلا دارد.

و جواب اين شبهه از چند وجه است: اول: جواب نقضي است: و آن اين است كه امان بودن بقعه ي كربلا امان بودن مكه و حرم است كه در آيات قرآنيه تنصيص بر آن شده است. با اين كه در مكه و حرم قتل و غارت بسيار واقع شده است چنان كه قصه ي عبدالله زبير و قرامطه و غير آن بر او گواه است.پس هر چه جواب آن است جواب از ما نحن فيه خواهد بود. دوم اين كه: مراد از اين كلام كه «بقعه ي كربلا امان است»، انشاء حكم تكليفي است نه اخبار. به اين معني كه: مقصود از اين كلام آن است كه، خداي تعالي بقعه ي كربلا را به حسب حكم تكليفي، امان قرار داده است براي شيعيان. يعني حرام كرده است ايذاء و اذيت شيعيان را در آن مكان و بر آن عذاب و نكال [5] قيامت را مرتب ساخت چه ايذاء و آزار به حق باشد و يا به باطل. اگر چه در هر مكان آزار شيعيان حرام است ليكن آزار به باطل حرام است نه آزار به حق به خلاف بقعه ي كربلا كه هر دو قسم حرام است. پس تأمل كن. جواب سوم اين كه كلام محمول بر غالب است يعني در اكثر اوقات امن است و اين منافات با وقايع نادره ندارد. چه جميع محاورات عرفيه از الفاظ مطلقه محمول بر اغلب است. جواب چهارم اين كه؛ مراد از امن بودن


در دنيا رفع عذاب قبر است. بنابراين كه قبل از محشر آنچه واقع مي شود داخل دنيا باشد و اين تقييد است در اطلاق كلام. جواب پنجم اين كه: مراد آن باشد كه بقعه ي كربلا امان است از هر بلائي مگر آن بلياتي كه انساني خود موجب استحقاق آن باشد يعني اعمال ناشايسته از او سر زند كه باعث نزول آن بلا باشد و در بليات نازله ي در كربلا سبب نفوس سكنه ي آن جا شد و اين نيز تقييد است و به اكثر اين اجوبه جواب داده مي شود از امن بودن حرم مكه.


پاورقي

[1] نساء 78:4.

[2] آل عمران 154:3.

[3] پينکي: چرت، حالتي که براي شخص خواب گرفته نشسته يا ايستاده دست دهد که سرش پياپي فرود آيد از خواب و سپس از خواب جهد و سر راست کند.

[4] بحارالانوار 330:44.

[5] نکال: عقوبت، عذاب، شکنجه‏ي سخت.