بازگشت

امام حسين از دست امت به رسول خدا شكايت مي كند


علامه مجلسي رحمة الله در «بحارالانوار» مي نويسد: محمد بن ابوطالب موسوي گويد: شبي امام حسين عليه السلام از خانه ي خويش خارج و به زيارت قبر مطهر جد بزرگوار خود رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مشرف شد، و عرض كرد:

«ألسلام عليك يا رسول الله، أنا الحسين بن فاطمة فرخك و ابن فرختك، و سبطك الذي خلفتني في امتك، فاشهد عليهم يا نبي الله أنهم قد خذلوني، و ضيعوني و لم يحفظوني، و هذه شكواي اليك حتي ألقاك».

السلام عليك يا رسول الله! من حسين فرزند فاطمه هستم.

يا رسول الله! من سبط تو مي باشم كه مرا در ميان امت خود گذاشتي، اينك گواه باش كه آنان مرا ضايع كردند و تنها گذاشتند، و از من نگهداري نكردند، و اين شكايت من به سوي توست تا آن گاه كه تو را ملاقات كنم [1] .

باز سيد بن طاووس رحمة الله گويد: امام حسين عليه السلام همان شب را در كنار قبر مطهر جدش به سر برد و همواره در حال ركوع و سجود بود.

سيد در ادامه ي سخن خود گويد: وليد، افرادي را به خانه ي امام حسين عليه السلام فرستاد تا ببينند امام عليه السلام از مدينه خارج شده يا نه، فرستادگان وليد حضرت را در مدينه در خانه ي خود نيافتند.

وليد گفت: خداي را سپاس مي گويم كه حسين از مدينه خارج شد و من گرفتار خون او نشدم.



پاورقي

[1] بحارالأنوار: 327 : 44.