بازگشت

ناتمام گذاشتن اعمال حج و هجرت از مكه به سوي عراق


در هشتم ذي الحجه به جاي حركت به همراه بقيه حجاج به سوي مني و عرفات كه دربردارنده آثار زير بود:

الف ) بازتاب گسترده تبليغي مبني بر اين كه فرزند پيغمبر به خاطر عدم احساس امنيت در حرم الهي ، به ناچار هجرت مي كند!

چنانكه در پاسخ به سؤال فرزدق در علت تعجيل در خروج از مكه فرمود:

«لوم اعجل لاخذ»؛ اگر در خروج از مكه عجله نكنم ، دستگير مي شوم و به قتل خواهم رسيد، كما اينكه يزيد براي قتل امام توطئه كرده بود، و سي نفر از عمالش را مأمور كرده بود كه امام (ع) را اگر شد به صورت پنهاني و الا در هر وضعيتي ، حتي اگر به پرده خانه متمسّك شده بود، به قتل برسانند.

ب ) تبليغ عملي اين معني كه اجراي امر به معروف و نهي از منكر خصوصاً مبارزه با ستمگر فاسدي مثل يزيد مهمتر از همه فرائض از جمله حج است .

ج ) تبليغ اين حقيقت كه حج بدون ولايت و امامت حج نيست ، زيرا در تعارض دو واجب (وجوب حج و وجوب اطاعت از امام )، وجوب اطاعت از امام مرجّح بود، پس تكليف مسلمان ها در آن وقت ترك حج و همراهي با امام بود!

خصوصاً اين كه امام در روز قبل از خروج از مكه اعلام فرمود: «من كان باذلاً فينا مُهْجَتَه ُ، و موطناً علي لقاء الله نفسه ، فليرحل ، فاني راحل مصبحاً ان شاء الله...»؛

آگاه باشيد، هر كس آماده است كه جانش را در راه ما نثار كند، و خود را براي لقاي پروردگار مهيا نمايد، همراه ما بيايد، چرا كه من انشاء الله فردا صبح عازم هستم .