بازگشت

قاطعيت ، صراحت و صداقت


سومين فروغ امامت ، حضرت امام حسين (ع) در برابر غاصبان و خلاف كاران لحظه اي نرمش نشان نداد، نه از ساز و برگ نظامي دشمن هراسي داشت و نه فضاي اختناق سياسي امويان بيمي در دلش مي افكند و نه آن كه از كمي ِ نيروي حمايت كننده نگران بود. با خداي خويش پيمان بسته بود كه رضاي حق را بر هر چيز ديگري مقدم بدارد، اگر تمام جهان عليه او قيام مي كردند دست از حق و حقيقت بر نمي داشت . در زير شمشيرها و نيزه ها و سُم ّ اسب هاي دشمنان با قاطعيتي تزلزل ناپذير و در مقابله با دشمن بس قوي ، خونخوار و بي رحم فرياد زد: ما با اين نيروي اندك در برابر خصم با قدرت به جنگ اقدم مي كنيم ؛ اگر پيروز شويم تازگي ندارد و اگر كشته شويم ، دنيا مي داند كه مغلوب نشده ايم و اگر بدن هايمان در زير سم اسبان پاره پاره گرديد در اراده ما خللي وارد نگرديده است . موقعي كه برخي از خواص امام را از عواقب خطرناك مخالفت با دستگاه اموي و اقدام به جنگ بر حذر داشتند و محمد حنفيه (برادرش ) عرض كرد تا آنجا كه امكان دارد در شهر معينّي اقامت نكنيد، امام فرمود: «اگر در تمام اين دنياي وسيع ، هيچ پناهگاه و مأوايي نباشد باز هم با يزيد بيعت نخواهم كرد. امام حسين (ع) با اتكا به اصل ايمان و عقيده در مسيري كه پيش گرفته بود، صداقت و صراحت داشت ، اگر چه شيوه مذكور براي شخص او با خسران توأم بود. در منزل «زباله » امام با نامه اي رسمي ازشهادت مسلم بن عقيل ، هاني و عبدالله يقطر آگاهي يافت ، حضرت در حالي كه اين مكتوب را در ميان يارانش به دست گرفته بود، فرمود: خبر تأسف انگيزي به دست ما رسيده و شيعيان دست از ياريمان برداشته اند، اينكه هر يك از شما كه بخواهد باز گردد،آزاد است و از سوي ما حقي بر گردنش نمي باشد. اين طرح و پيشنهاد نه يك بار و نه دريك منزل ، بلكه در موارد مختلف و به مناسبت هاي گوناگون مطرح گرديد.

حتي در منزل بطن عقبه كه تنها گروهي معدود و با صداقت و استقامت و فداكار به عنوان ياران امام باقي ماندند، باز هم موضوع مذكور با بياني ديگر، امّا صراحتي افزون تر ازسوي امام حسين (ع) عنوان گشت .

البته اين برخوردهاي آزاد منشانه با حالتي از مهرباني و عطوفت هم توام بود و گويا هدف امام تلاش گسترده در جهت آموزش و تربيت نسلي خالص ، فداكار و پرهيزگار است . سخنان امام در شب عاشورا مؤيد اين نكته است :

اما بعد، ياراني شايسته تر و بهتر از يارانم نمي شناسم و خانداني از خاندان خودم نكوتر و خويش دوست تر سراغ ندارم ، بدانيد كه به شما اجازه مي دهم با رضايت من همگي برويد كه حقي بر شما ندارم . اين كه شب شما را در برگرفته و آن را وسيله اي براي رفتن خود قرار دهيد.

امام خميني از اين شيوه حضرت سيدالشهدا كاملاً الهام گرفته بود و صلابت و استقامت ايشان در مقاطع دشوار قبل و بعد از انقلاب اسلامي بر كسي پوشيده نيست .امام خميني در جايي گفته است :

«خيال نكنيد از هياهو و جنجال مي ترسم ، اگر تمامي اين جمعيتي كه فرياد بر مي آورند: درود بر خميني ، زماني خلاف آن را بگويند برايم تفاوتي نخواهد داشت ، كاري به هياهو ندارم به تكليف شرعي ام مي پردازم و همين و بس ».

و نيز تاكيد نموده اند:

«من بارها اعلام كرده ام كه با هيچ كس در هر مرتبه اي كه باشد عقد اُخوّت نبسته ام ، چهارچوب دوستي من در درستي راه هر فرد نهفته است ، دفاع از اسلام و... اصل خدشه ناپذير جمهوري اسلامي است .»