بازگشت

مقاومت ، پايداري و شكيبايي


يكي از عواملي كه بر درخشندگي و فرو زندگي حماسه حسيني مي افزايد، اين است كه وقتي امام و يارانش با حوادث تلخ و ناگوار و احياناً هر گونه سدي در برابر هدف مقدس خويش مواجه مي گرديدند به هيچ عنوان از تصميم اصلي خود مبني بر مبارزه باباطل ، افشاي جنايت ها و دفاع از حق ، منصرف نگرديده و از خويش ضعف و سستي نشان نداده اند. در منزل شقوق مردي كه از كوفه آمده بود، اخباري از اين شهر به استحضار امام رسانيد كه كاملاً بر ضد نامه ها و دعوت هاي ساكنين اين ديار بود، زيرا وي خاطرنشان ساخت مردم عراق در مخالفت با شما متحد و هماهنگ گرديده و بر جنگ با شما هم پيمان شده اند. حضرت در مقابل اين تحول هاي غير منتظره نه تنها ذره اي از موضع قبلي عقب نشيني نمي كند، بلكه به راه خويش ادامه مي دهد و بر مقاصد والاي خود پافشاري مي كند و با سرودن اشعاري ، زندگي روزمره فناپذير دنيا را بي ارزش نشان داده و يارانش را مصمم تر و نيرومندتر مي سازد.

در پاسخ مردي از كوفه كه «ابوهرم » نام داشت ، وقتي از امام پرسيد: چه انگيزه اي تو را وادار نمود كه از حرم جدّت بيرون آيي ؟ امام فرمود: بني اميّه حرمت ما را در هم شكستند، ولي من صبر و شكيبايي را پيش گرفتم .

بنا به قول ابن قولويه و مسعودي ، وقتي امام حسين (ع) نماز صبح را به جاي آورد و رو به سوي نمازگزاران نمود و بعد از سپاس خداوند به آنان فرمود: «ان الله تعالي اذن في قتلكم و قتلي في هذا اليوم فعليكم بالصبر و القتال ، خداوند به كشته شدن شما و من در اين روز اذن داده است و بر شماست كه صبر و استقامت در پيش گرفته با دشمن بجنگيد».

در اين سخنان ، حسين بن علي (ع) تاكيد مي فرمايد: كشته شدن به امر پروردرگار است و پايداري در برابر مخالفان بايد روش مبارزان مؤمن باشد؛ به علاوه روح پايداري از ارتباط با پروردگار به دست مي آيد و بايد در ميدان رزم از عبادت و پرهيزگاري مدد گرفت :«استعينوا بالصبر و الصلاة ».

نابرابري دو سپاه از نظر تعداد و نيرو و سلاح جنگي و نيز محاصره امام و ياران ومنع شدن آنان از آب و آذوقه شرايط بسيار آشفته اي را بر سلحشوران عاشورا تحميل كرده بود. در اين حال ، امام بيعت را از يارانش برداشت و به آنها فرمود: از تاريكي شب استفاده كرده و برويد و افزود: اهل بيت و بستگان مرا نيز همراه خود ببريد، امّا آنان سختي ها و فشارها را بر خود هموار نمودند و به خود اجازه تنها گذاشتن امام را ندادند.

سيد قطب در تفسير في ضلال القرآن ذيل آيه (انا لننصر رسلنا و الذين آمنوافي الحياة الدنيا) مي نويسد:

در آيه مذكور خداوند وعده مي دهد كه رسولش و مؤمنان را در دنيا ياري مي كند؛ درصورتي كه مي دانيم بر حسب ظاهر پيامبران شكست خورده اند، آن وقت براي اين كه نشان دهد چگونه مؤمني در حيات اين جهان پيروز است مي گويد: اگر مي خواهي چنين فتحي را درك و لمس كني ، روز عاشورا به كربلا برو. انساني كه تمام اهل خانه اش در اسارت دشمن مي باشد، يارانش كشته شده اند، خويشاوندانش به شهادت رسيده اند، باز قد علم كرده و يك تنه مبارز مي طلبد و برايش شكست مفهومي ندارد. تا لحظه مرگ استوارو مقاوم ايستاد، گرچه به شهادت رسيد، در هدف و مقصد خويش فتحي بزرگ را به دست آورد.