بازگشت

چشمه جوشان كربلا


تمامي انبيا و اولياي الهي در سير و سلوك معنوي انسان ، به سوي هدايت و كمال در راستاي توحيد و يكتا پرستي كه در فطرت انساني زمينه هاي آن وجود دارد، افراد را به هدفي مشترك و روشي واحد فرا مي خواندند و در اين مقصد با يكديگر تفاوتي نداشتند و آن ستارگان فروزان در جهت تحقق اين آرمان مقدس به رسالت مبعوث گرديدند.مهم ترين هدف عاشورا نيز اعتلاي توحيد و محو آثار هر گونه شرك ، نفاق و خود خواهي بود. به همين دليل نبايد به حماسه كربلا، به عنوان حادثه اي تاريخي نگريست ، بلكه لازم است ابعاد وجودي آن را در قلمرو گذشته و آينده و در سيطره زمان و در حيات انسان هامرود توجه قرار داد. در ستيز آدمي به عنوان خليفه خداوند بر روي زمين ، با شياطين جنّي و انسي و نمودهاي جور و جهل ، عاشورا عالي ترين راه و رسم زندگي سعادتمند را براي جهانيان ترسيم مي نمايد. به علاوه اين حركت مقدس مَثَل اعلاي جهاد اكبر و مبارزه بانفس است و در اين رهگذر درس درست زيستن ، رسيدن به حيات معنوي و كسب مقامات عالي عرفاني و درجات معنوي را در عرصه عمل به مشتاقان كمالات ملكوتي آموخته و در اين مورد هيچ ابهامي براي پويندگان طريق حق و عاشقان عدالت باقي نگذاشته است . به همين دليل قلب هاي اهل معرفت و فضيلت در برابر اين مشعل فروزان به تعظيم فرو مي افتد و آن را بزرگ ترين تجلّي مقام والاي انسانيت تلقي كرده اند.

از بارزترين مسائلي كه در سيره اهل بيت (ع) عصمت و طهارت مشاهده مي گردد،تبيين هدف امام حسين (ع) از نهضت عاشورا است . در زيارت اربعين كه صفوان جمال ازامام صادق (ع) نقل كرده است ، مي خوانيم :



«و بذل مهجتة فيك ليستنقذ

عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة »



در اين عبارت هدف قيام مقدس حسيني براي جلوگيري از انحراف و ضلالت و درراستاي رهانيدن جامعه از ناداني بوده است . حضرت امام خميني ؛ كه در مكتب تربيتي امام حسين (ع) رشد كرده بود و با تعاليم عاشورايي خود، اوضاع اجتماعي و سياسي و نيزحالات اخلاقي و تمايلات مردم را متحول ساخت و آنان را در قيام ، مبارزه و فداكاري رهروشهيدان كربلا نمود، اساسي ترين محور بياناتشان در خصوص نهضت حسيني در بُعداصلاح اجتماعي و نيز تهذيب و خودسازي آحاد جامعه و جلوگيري از عواملي كه به اين دوتلاش آسيب وارد مي نمايد، جلوه گر مي شود. و اين كه براي صيانت از ديانت از كمي ِ نيروو قدرت زورگويان بايد نهراسيد و با روح ايثار و فداكاري به ذلت تن در نداد و مرگ سرخ رابر حيات ننگين برگزيد. آنان كه از چشمه جوشان عاشورا جرعه هاي حيات بخشي نوشيده اند، طبق بينش متعالي خويش هم ، فرهنگ قرآن و عترت را در زندگي خود پياده نموده اند و جان خويش را سير ساخته اند تا حقيقت و فضيلت به نورافشاني خود ادامه دهدو نيز افراد جامعه را به سوي تعالي و مكارم عالي هدايت كند. شهيد سيد عبدالكريم هاشمي نژاد مي نويسد:

«... خون حسين ريخته شد و نهضت مقدس او انجام گرديد تا آن عباد گمراه ، آن اجتماع سرگردان ، آن ملت نادان و بي خبر از آن وضع دردناك ، خلاصي يابد. تا امت بصيرت پيدا كند و دانا شود. از گمراهي و ضلالت نجات يابد تا بداند چه مي كند و به كجامي رود. به چه كسي بار مي دهد و نيروي انساني خود را در اختيار چه قدرتي مي گذارد».

به لحاظ تاريخي ، نخستين مربي و معلم در جامعه اسلام ، شخص رسول اكرم (ص)است كه به تعبير قرآن كريم «اُسوه حسنه » مي باشد و مورد تأسي صحابه و تابعين وديگر مسلمانان در اعصار بعد قرار گرفت و اين تأثير پذيري از خاتم رسولان منحصر به زمان و مكان خاصي نمي باشد و استمرار آن قطعي است . رزمندگان صدر اسلام به رغم نداشتن تحصيلات رسمي در مكاتب تربيتي و مراكز آموزشي ، از پيامبرشان نكات خوبي را فرا گرفته بودند. وقتي كه رستم فرخ زاد از ربيع بن عامر- فرمانده فاتح سپاهيان اسلام - پرسيد: هدف شما از نبرد با ما چه مي باشد؟ وي همانند معلمي توانا كه مي داند چه مقصدي را تعقيب مي كند و چه كاري انجام مي دهد، پاسخ داد:

«لنخرج العباد من عبادة العباد الي عبادة الله و من ضيق الدنيا (الارض ) الي سعتهاو من جور الاديان الي عدل الاسلام ».

امام حسين (ع) نيز به عنوان انساني والا و مربي ملتزم و متعهد و نشان دهنده نمونه اي از تربيت اسلامي ، به همه متصديان تربيت و پرورش انسان ها آموخت كه در اين مسير در برابر بدعت ها و انحراف ها مقاومت كنند، چهره نفاق افكنان و افراد ظاهر ساز ومردم فريب را افشا سازند، از تصفيه و پالايش نيروهاي فرصت طلب و جذب انسان هاي خالص ، اهل صداقت و داراي انگيزه هاي پاك غفلت نورزيد و با اهتمام در تربيت و آماده سازي نيروهايي كه بتواند ادامه دهنده راه حق و حقيقت باشند، اين مسير را هموار سازندو وصول به هدف ها و آرمان هاي آن را امكان پذير نمايند.

از زمان امام سجاد (ع) به بعد، ائمه هدي اهتمام داشتند كه ماجراي كربلا، يك درس تلقي گردد و براي مسلمانان جنبه تربيتي داشته باشد. البته در عين اين كه عاشورانسخه آموزنده اي براي همه حق جويان است ، ماجرايي الهي هم مي باشد؛ يعني در ضمن آن كه همه جهات آن مي تواند الگو قرار گيرد، ولي در اين حماسه ، كارهايي اختصاصي انجام شده كه تنها از عهده امام حسين (ع) و فرد معصوم بر مي آيد و نكته هايي ديده مي شود كه مختص ايشان است ، اگر چه امام ماجرا را به گونه اي پيش برده كه هر كس به كارنامه عاشورا مي نگرد كاملاً كار امام حسين (ع) را معقول و منطقي درس آموز تلقي مي نمايد؛ در اين صورت حركتش مي تواند آموزنده باشد. صحنه هاي عاشورا در تمامي ابعادش رشد دهنده هستند و هر يك از افراد حاضر در اين صحنه - اعم از پير و جوان ،كودك و نوجوان ، زن و مرد- همه اُسوه هاي تربيتي اند.

در واقع امام حسين (ع) با فداكاري هاي خالصانه و همه جانبه اش سرمشق جاويدان مسلمان هايي شده كه در مقام امامي هدايت آفرين با خون جوشان و تحول آفرين ، رهبري الهي و الهام بخش بر اعماق قلوب و انديشه آنان پرتو افشاني مي نمايد وضمير آنها را از امور دنيوي و حالات فناپذير فراتر مي برد و به ملكوت و عرش و حقيقت پيوند مي دهد. يك مورد از اين تحولات دروني آن است كه آنها را در عرصه هاي زندگي مقاوم و مبارز مي نمايد و به دستشان نهضت هاي الهي را بر ضد قدرت هاي استبدادي بنيان مي نهد. قيام هايي كه به اعتراف مورخان و شرح نگاران در تمامي اعصار و جوامع ،دگرگوني هاي مطلوب و مفيدي به وجود آورده است و مصالح توده هاي مسلمانان را تاحدودي زنده نموده و حفظ كرده است كه نمونه بارز آنها در عصر كنوني ، انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني است .

عباس محمود عقايد مي نويسد: حسين در روز عاشورا به ظاهر شكست خورد وپيروانش دچار مصائب گشتند، ولي دعوتي به جاي گذاشت كه پس از آن ، قيام ها ودولت هايي شيعي را پديدار ساخت ، دعوتي كه پيش چشم مردم در حلّه اي از نور كه پرتوش ديده ها را خيره مي كند نمايان است . علامه طباطبائي به نكته اي مهم تر وبنياني تر اشاره مي كند: اسلام زنده اين واقعه است و اگر اتقاق نيفتاده بود، بني اميه اسم ورسمي از اسلام نگذاشته بودند. و در جاي ديگر خاطر نشان مي نمايد: واقعه كربلاعامل مؤثري بود كه با تأثير مؤجّل خود حكومت بني اميه را بر انداخت و ريشه شيعه رااستوار ساخت .

امام خميني در فراز يكي از بيانات خود، خطاب به علماي حوزه و دانشگاه فرموده اند:

«اگر مردم را تربيت كنيد به يك تربيت سالم ، دعوت كنيد به اين كه با خدا آشناشوند، با معارف اسلامي آشنا بشوند. اگر اين طور شد كشور شما سالم مي ماند و به سايرجاها سرايت مي كند...».

بديهي است عاشورا با عزت معنوي و قدرت ملكوتي خود مي تواند در افرادپرورش هاي پر مايه و سالمي پديد آورد. از اين جهت ذيلاً به برخي آموزه هاي تربيتي عاشورا اشاره مي گردد