بازگشت

جايگاه امر به معروف و نهي از منكر در قيام عاشورا


زماني كه برادر آن حضرت محمد بن حنفيه در مدينه به ايشان پيشنهاد كرد كه از سفر منصرف شود، امام (ع) نپذيرفت و وصيتنامه اي نوشت : «و اني لم أخرج أشراً و لابطراً و لامفسداً و لاظلماً و انّما خرجت ُ لطلب الاصلاح في امّة جدّي ، اُريد أن آمر بالمعروف وأنهي عن المنكر و أسير بسيرة جدّي و أبي علي بن ابيطالب ؛ من جهت خودخواهي وگردن كشي و فتنه انگيزي و ستم گري خارج نشدم بلكه به قصد اصلاح امت جدم خروج كردم . مي خواهم امر به معروف و از منكر نهي كنم و بر سيره جدّم و پدرم علي بن ابي طالب رفتار كنم .»

امام حسين احساس مي كرد كه به وسيله حاكميت معاويه و سپس يزيد و حتّي قبل از آن دو اعمالي در ميان مردم رواج پيدا كرده كه غير از سيره پيغمبر(ص) و سيره علي بن ابي طالب است . از اين جهت ، امام (ع) اصلاح را ضروري ديد و آن اصلاح احياي سيره پدر و جدّشان از طريق امر به معروف و نهي از منكر بوده است ؛ يعني امر به معروف و نهي از منكر وسيله اين احياگري است نه آن كه خود هدف باشند.

امام حسين (ع) وقتي از مكه به قصد كوفه حركت كرد. در بين راه به فرزدق برخورد.امام (ع) اوضاع عراق را پرسيد، او جواب داد كه دل هاي مردم با شما ولي شمشيرهايشان بر ضدّ شماست . امام (ع) درباره انگيزه سفر خود فرمودند: «ان هؤلاء قوم لزموا طاعة الشيطان و تركوا طاعة الرحمن و أظهروا الفساد في الارض و أبطلوا الحدود و شريط الخور و استأثروا في أموال الفقراء و المساكين ، أنا أوّل من قام بنصرة دين الله و اعزاز شرعة و الجهاد في سبيله لتكون كلمة اللّه هي العليا؛ اينان جماعتي هستند كه ازشيطان اطاعت كرده و اطاعت رحمان را ترك كرده اند. آنان فساد را ظاهر و حدود الهي را باطل كرده اند، شراب مي نوشند و در اموال فقرا و مساكين طبق ميل خود رفتار مي كنند.من از همه براي ياري دين خداوند و عزيز گرداندن شرع و جهاد در راه خدا سزاوارترم تا اينكه كلمة اللّه اعتلا يابد».

از اين سخنان معلوم مي شود كه اين عوامل سبب شد كه امام حسين (ع) خود رابراي قيام از ديگران ارجح بداند، زيرا نواده پيامبر(ص) و امام مسلمانان است و در مقابل انحرافات نمي تواند ساكت باشد.

و به قول شهيد مطهري كه درباره امر به معروف و نهي از منكر مي گويد: «امر به معروف و نهي از منكر مي گويد: امر به معروف و نهي از منكر يگانه اصلي است كه ضامن بقاي اسلام است به اصطلاح علت مبقيه است . اصلاً اگر اين اصل نباشد اصلاحي نيست . حسين بن علي (ع) در راه امر به معروف و نهي از منكر يعني در راه اساسي ترين اصلي كه ضامن بقاي اجتماع اصلاحي است كشته شد. و در راه آن اصلي كه اگر نباشد دنبالش متلاشي شدن است ، دنبالش تفرّق است ، دنبالش تفكيك و از ميان رفتن وگنديدن پيكر اجتماع است . بله اين اصل اين مقدار ارزش دارد.