بازگشت

زمينه هاي دگرگوني ارزش ها


چرا پس از پيامبر(ص) به تدريج ارزش ها و آرمان هاي اسلامي رنگ باختند و دگرگون شدند؟ پاسخ اين پرسش نياز به شناخت يك نكته تربيتي و دقت در اوضاع آن روزگار دارد. همان گونه كه روان شناسان گفته اند: تربيت كاري تدريجي است. پيامبر اسلام (ص) براي تربيت انسان ها و تثبيت ارزش هاي اسلامي تلاش بسيار كردند. امّا ده سال براي تربيت مردمي كه درست بر ضدّ اين خصوصيات بار آمده بودن زمان خيلي كمي بود. درست است كه مردم اسلام را پذيرفته بودند، اما هنوز نتوانسته بودند ارزش هاي جاهلي را به كلّي فراموش كنند و ارزش هاي الهي را با جان و دل بپذيرند به ويژه كه بسياري از مسلمانان پس از فتح مكّه و در سال هشتم هجري به اسلام گرويده بودند و پيامبر نيز دو سال پس از آن از اين جهان رحلت كرده بودند. نخستين نشانه هاي احياي ضدّارزش ها در جريان سقيفه بني ساعده سر بر آورد. كساني كه از اصحاب و ياران نزديك رسول خدا(ص) به شمار مي آمدند سخناني را به پيامبر نسبت دادند كه بسيار شگفت انگيز بود. با اين كه آن بزرگوار در بسياري از جاها از جمله در آخرين سفر خود كه از مكّه برمي گشت، به صراحت فرموده بودند كه: تفاوتي بين عرب و عجم، بين غلام حبشي و سيد قرشي نيست. امّا به ناگاه در سقيفه اعلام شد كه آن حضرت فرموده اند: «الائمة من قريش»؛ [1] اين نسبت با صراحت قرآن [2] و سخنان آن بزرگوار [3] ناسازگار است. بنابراين سقيفه بني ساعده نخستين گامها در جهت احياي ارزش هاي جاهلي بود. اما چون دين داري بسياري از مردم قوي بود و هنوز مردم آلوده به دنيا و جلوه هاي آن نشده بودند اين جريان خيلي نمود پيدا نكرد. ولي اين وضعيت چندان دوام پيدا نكرد. امت اسلامي هر روز از مسيري كه پيامبر معيّن كرده بودند دورتر و دورتر مي شدند. عوامل زيادي زمينه ساز اين وضعيت بودند؛ از باب نمونه به پاره اي از آنها اشاره مي كنيم:


پاورقي

[1] ملل و نحل، ص‏24.

[2] حجرات(49) آيه 13.

[3] بحارالانوار، ج‏73، ص‏293.