بازگشت

عاشورا و آينده نگري پيامبران


و عاشورا نيز از آن جهت مهم بود كه:

- اهداف أديان آسماني را حفظ كرد

- و با حفظ و تضمين خط رسالت، همه ي ره آورد أديان آسماني را نيز حفظ و تداوم بخشيد.

زيرا پيامبران الهي آموزگاران يك كلاس، به وسعت كره ي زمين مي باشند


و دانش آموزان آنان به گستره ي جمعيت همه ي كره ي زمين، و همه ي بشريت تشنه ي عدالت و هدايت هستند.

پيامبران الهي در نگرش واقع بينانه خود چنانكه از قيام حضرت مهدي عليه السلام بشارت دادند

از عامل اصلي حفظ اسلام و خط پيامبران نيز سخن گفتند و عاشورا را مطرح كردند.

به كربلا رفتند، و خاك آن را بوئيدند.

آدم عليه السلام با نام پنج تن آل عبا به خدا نزديك شد.

و نوح و ابراهيم و موسي عليهم السلام نيز به بركت نام پنج تن آل عبا پيروز گرديدند و با نگاه به عرش الهي آن نامهاي نوراني را نگريستند، و نام حسين عليه السلام را به برجستگي خاصي مشاهده كرده از جبرئيل علت آن را پرسيدند پاسخ شنيدند:

«به جهت قيام خونين عاشورا است كه حفظ كننده ي راه و رسم انبياء است»

و رسول گرامي اسلام نيز قبل و بعد از تولد حضرت اباعبدالله عليه السلام بارها به آن اشاره فرمود:

با دخترش فاطمه گفتگو كرد، كه:

فرزند تو حسين و در كتب آسماني «شبير» است و در سرزميني به نام كربلا به شهادت مي رسد

حضرت زهرا فرمود:

فلا حاجة لي فيه

(اي پدر به چنين كودكي نيازي نيست)


آنگاه رسول خدا صلي الله عليه و آله خبر را تكميل فرمود كه:

خون او تضمين كننده ي تداوم اسلام و راه انبياء است

كه لبخند رضايت بر لبان فاطمه نقش بست و فرمود:

يا رسول الله رضيت عن الله عزوجل

(اي رسول خدا از خداوند عزيز و بزرگ راضي هستم) [1] .

و حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در سفر به صفين از كربلا عبور مي كند، خاك آن را برداشته مي بويد و مي فرمايد: آري، اينجاست كه خون حسين عليه السلام من در آن ريخته مي شود

عاشورا و قيام خونين حسين عليه السلام آينده نگري مثبت پيامبران الهي را تحقق بخشيده و انگيزه ي اصلي حفظ دين و آينده ي اسلام شد كه به قيام جهاني امام زمان عليه السلام متصل مي گردد.

پس آينده ي بشريت نيز همه مرهون خونهاي عاشورا است

و عاشورا حلقه ي متصل كننده ي آغاز ظهور پيامبران آسماني به پايان راه تكاملي أديان و استقرار عدل جهاني است.

- از اين رو، آدم عليه السلام با شنيدن مصيبت هاي عاشورا گريه كرد.

- و نوح به هنگام عبور كشتي او از سرزمين كربلا نگران شده اشك ريخت.


- و ابراهيم و موسي عليهم السلام با شنيدن مشكلات اباعبدالله عليه السلام در كربلا گريستند و آرزو كردند اي كاش از شيعيان او بودند.

- و پيامبر صلي الله عليه و آله با ياد عاشورا گريست

- و با يادآوري مصيبت هاي عاشورا، لبان و دندان حسين عليه السلام را، سينه و گلوي آن خون خدا را مي بوسيد و مي بوئيد كه جاي جاي ضربات تير و شمشير بود

اگر راه پيامبران تداوم يافت

- اگر دين اسلام حفظ گرديد به بركت خونهاي عاشوراست

- و اگر نهضت هاي رهائي بخش شكل گرفت، و آزادي و استقلال به ارمغان آورد، و خطر تهاجم سردمداران فساد را برطرف نمود به بركت عاشوراست

و اگر ديگر امامان شيعه از حضرت سجاد عليه السلام تا امام زمان عليه السلام ماندند و اصالت اسلام را رقم زدند به بركت خونهاي كربلا بود

و اگر در دوران غيبت، فقهاء بيدار و سربردار حوزه هاي شيعه توانستند نهضت هاي رهائي بخش را سامان دهند، و شيرازيها و كاشانيها، و مدرس ها قيام كنند و سرانجام حضرت امام خميني قدس سره با قيام متكامل خود، توانست طاغوت را براندازد و اسلام را در عصر طلائي سفرهاي فضائي پيروز گرداند، و هر دو ابرقدرت حاكم را به انزوا و فروپاشي كشاند، همه به بركت قيام عاشوراست

كه انقلاب اسلامي ايران در ماه محرم آغاز و در ايام محرم به پيروزي رسيد و اگر در آينده منتظران حضرت مهدي عليه السلام خود را آماده مي كنند، و


در ركاب آن حضرت حاضر مي شوند و با دنيا مي جنگند، و يهود را ريشه كن مي سازند، و حكومت جهاني قرآن را تحقق مي بخشند، باز هم به بركت عاشورا است

و برخاسته از شور و عشق كربلاست

كه اگر نبود عاشوراي حسيني، نه راه پيامبران الهي تداوم مي يافت، و نه اسلام به دوران غيبت و ظهور مي انجاميد.


پاورقي

[1] 1- بحارالانوار ج 25 ص 260 - و - ج 44 ص 221 - و - ج 23 ص 272 - و - ج 36 ص 158.

2- علل الشرايع ص 79

3- کمال‏الدين.