بازگشت

علل متروك ماندن نظارت ملي


همانگونه كه بررسي كرديم، در سيستم حقوقي، و مباحث اجرائي احكام در اسلام، تنها به زور و فشار و زندان و شلاق و سرنيزه نمي شود قوانين اجتماعي را به اجرا درآورد

بلكه بايد پشتوانه هاي اجرائي قوي تري را بكار گرفت، تا فرهنگ جامعه را به رشد و تكامل رساند.

كه در اسلام «نظارت ملي» و دخالت عموم افراد جامعه بر حسن اجراي قانون، و حاكميت ارزشها، در پرتو دو اصل «امر به معروف و


نهي از منكر» مطرح است.

همه ي مردم بايد بر كيفيت اجراي قانون نظارت و دخالت داشته باشند.

همه ي مردم بايد با تمام امكانات در ريشه كن نمودن زشتيها تلاش كنند كه رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله توانست در زمان محدودي مردم جاهلي بي سواد و دورمانده از تربيت هاي انساني، و آلوده به انواع مفاسد اخلاقي را چنان تربيت كند كه هنوز هم در بهداشت عمومي، و بهداشت غذا، و بهداشت زناشوئي، الگوي كشورهاي پيشرفته جهان است.

و در مباحث اجرائي قانون، با بكارگيري مراحل نظارت ملي، و انجام روشهاي شايسته ي امر به معروف و نهي از منكر، با جاذبه هاي اخلاقي، معنوي، اعتقادي، بهترين و عاليترين طرح هاي كاربردي را شناساند، و در جامعه ي اسلامي بكار گرفت كه هنوز حقوق دانان باتجربه ي كشورهاي پيشرفته جهان با بكارگيري انواع روشهاي اجرائي درمانده شدند، و با انواع وسائل پيشرفته الكترونيكي، و ماهواره و آدمكهاي ماشيني، و چشمهاي الكترونيكي كنترل كننده، و دستگاههاي هشدار دهنده، نتوانستند، جرم و جنايت و بزهكاري را كنترل كنند.

هنوز هم با شگفتي به كيفيت اجراي قانون در اسلام مي نگرند، و مي گويند

بايد از طرح ها و روشهاي پيامبر مسلمانان درس آموخت كه:

- در دل هر انساني، نيروي بازدارنده اي به نام ايمان ايجاد كرد [1] .

- و با روشهاي گوناگون، همه ي مردم را ناظران بيدار براي اجراي


قانون قرار دارد

اما هزاران درد و صد افسوس كه پس از رحلت رسول گرامي اسلام، سنت «نظارت ملي» متروك ماند

و هواپرستان حاكم هر روز به تحريف واقعيت ها، و مسخ ارزشها روي آوردند

و با انواع شكنجه ها، تهديدها، كشتارها، مردم را به مرز سكوت و بي تفاوتي كشاندند.

تا ديگر نظارت نكنند.

و در فروپاشي ارزشها بي تفاوت باشند.

اگر كجي و انحرافي در حاكم، يا در رفتار مردم، يا جامعه مشاهده كردند، بي تفاوت باشند، اعتراض نكنند، داد نزنند، و مراحل امر به معروف را از ياد برده، مزاحم مجرمي نشوند.

با حاكميت فرهنگ سكوت در ميان مسلمانان، پشتوانه ي اصلي اجراي قانون فراموش گرديد، و همه براي دنياي خود تلاش مي كردند، و براي بدست آوردن پول و امتياز، هر دروغ و فريبي، هر گونه نيرنگ و خدعه اي را جايز شمردند.

نه تنها به نيكي ها سفارش نمي كردند، بلكه از آن گريزان بودند

و نه تنها ديگران را از زشتيها باز نمي داشتند بلكه خود زشت كردار و فريب خورده بودند

كه تا قيام حضرت اباعبدالله عليه السلام دچار مسخ فرهنگي، و دگرگوني ارزشها شده، و هويت اسلامي خود را از دست داده بودند كه حضرت


علي عليه السلام مردم جامعه اسلامي را پس از حكومت آن سه حاكم كودتائي چنين تعريف مي كند:

ايها الناس انا قد اصبحنا في دهر عنود، و زمن كنود، يعد فيه المحسن مسيئا و يزداد الظالم فيه عتوا [2] .

(اي مردم همانا ما در روزگاري به سر مي بريم كه كينه توز است، و در زمانه اي كفران كننده واقع شديم كه نيكوكار را بدكار مي پندارند، و بر ستمكاري و سركشي ستمكاران افزوده مي شود)

طبيعي است تا زمان امام حسين عليه السلام كه حاكميت مطلق جنايتكاران بني اميه صورت پذيرفت مسخ ارزشها به اوج رسيد

و بي تفاوتي مردم فزوني يافت

و سنت «نظارت ملي» در تمام جوانب آن بدست فراموشي سپرده شد از قبيل:

- سنت ارزشمند امر به معروف و نهي از منكر

- مراحل تكاملي امر به معروف و نهي از منكر

- روشهاي كاربردي امر به معروف و نهي از منكر

و علل متروك ماندن آن را مي شود در موارد زير ارزيابي نمود:

1- انزواي عترت پيامبر صلي الله عليه و آله

2- غصب خلافت، و كنار زدن امام بحق، (علي عليه السلام از رهبري امت)

3- تغيير سيستم حكومت اسلامي

4- دستور منع جمع آوري و حفظ و نقل احاديث پيامبر صلي الله عليه و آله توسط
سران كودتا (به بهانه جلوگيري از اختلاف و اينكه قرآن ما را كافي است.)

5- فاصله گرفتن از سنت پيامبر صلي الله عليه و آله و مطرح كردن آداب و رسوم دلخواه

6- رشد آداب و رسوم جاهلي

7- سركوب حق طلبان و آزادگاني كه نسبت به انحرافات بي تفاوت نبودند.

8- حاكميت بخشيدن فرهنگ سكوت و بي تفاوتي

9- رواج اظهارنظرهاي شخصي در تفسير قرآن (تفسير برأي)

10- حاكميت هواپرستان بني اميه و رواج سنت هاي جاهلي

11- تظاهر به انواع محرمات و فساد اخلاقي از طرف حاكمان و كارگزاران بني اميه

12- رشد و تقويت احزابي كه از اسلام ضربه خورده و منتظر انتقام گرفتن بودند

13- رواج تحليل ها و تفسيرهاي دروغين از احكام اسلامي

14- حرام كردن برخي از حلالها، و حلال نمودن بسياري از حرام ها (از حكومت عمر تا معاوية)

15- سركوب نهضت ها، و فريادهاي رهائي بخش

16- رشد و تقويت سياست دين سازي

17- تحقق مسخ ارزشها، و هويت اسلامي

تا آنجا كه حضرت اباعبدالله عليه السلام در مدينه و در مكه و در منازل بين راه از مكه تا كربلا، بخصوص در سخنراني هاي روز عاشورا به آنها


اشاره فرمود.


پاورقي

[1] اين اعتراف را جانسون رئيس اسبق دادستان کل آمريکا در سمينار روشهاي جلوگيري از بزهکاري جوانان مطرح کرد.

[2] خطبه 1 / 32 نهج‏البلاغه معجم المفهرس.