بازگشت

مراحل امر به معروف در نهج البلاغه


امام علي عليه السلام در حكمت 375، امر به معروف را از نظر ارزش سنجي جزو جهاد در راه خدا بحساب آورده و مراحل آن را توضيح مي دهد.

أول ما تغلبون عليه من الجهاد الجهاد بأيديكم، ثم بألسنتكم، ثم بقلوبكم؛ فمن لم يعرف بقلبه معروفا، و لم ينكر منكرا، قلب فجعل أعلاه أسفله، و أسفله أعلاه.


(اول چيزي كه در جهاد از شما مي گيرند جهاد با دست است، سپس با زبان، و بعد با دل، آن كس كه حتي با قلبش بطرفداري با نيكيها و مبارزه با منكرات برنخيزد قلبش واژگون مي شود، بالاي آن پايين و پائين آن بالا مي رود «يعني حس تشخيص نيك و بد را از دست مي دهد و آنها را وارونه مي نگرد، چون، چنين عادت كرده است»)

يعني ترك نظارت ملي، و بي توجهي به مراحل امر به معروف، انسان را دگرگون نموده دچار مسخ ارزشها مي شود، هاضمه ي جامعه بيمار مي گردد كه بد و خوب را ديگر تشخيص نمي دهد.

سپس به مراحل امر به معروف و نهي از منكر مي پردازد، و جوانب آن را بگونه اي روشن مي شناساند.

كه فرمود:

فمنهم المنكر للمنكر بيده و لسانه و قلبه، فذلك المستكمل لخصال الخير؛ و منهم المنكر بلسانه و قلبه و التارك بيده، فذلك متمسك بخصلتين من خصال الخير و مضيع خصلة؛ و منهم المنكر بقلبه، و التارك بيده و لسانه، فذلك الذي ضيع أشرف الخصلتين من الثلاث، و تمسك بواحدة، و منهم تارك لانكار المنكر بلسانه و قلبه و يده، فذلك ميت الأحياء. و ما أعمال البر كلها و الجهاد في سبيل الله، عند الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر الا كنفثة في بحر لجي. و ان الأمر بالمعروف


و النهي عن المنكر لا يقربان من أجل، و لا ينقصان من رزق، و أفضل من ذلك كله كلمة عدل عند امام جائر.

گروهي از مردم با دست و زبان و قلب به مبارزه با منكرات برمي خيزند آنها تمام خصلتهاي نيك را بطور كامل در خود جمع كرده اند.

گروهي ديگر تنها با زبان و قلب به مبارزه برمي خيزند اما با دست نه؛ اينها به دو خصلت نيك، تمسك جسته اند و يكي را از دست داده اند.

گروهي ديگر تنها با قلبشان مبارزه مي كنند و اما مبارزه با دست و زبان را ترك كرده اند اين گروه بهترين خصلتها را از اين سه؛ترك گقته و تنها يكي را گرفته اند و گروهي ديگر نه با زبان و نه با قلب و نه با دست با منكرات مبارزه مي كنند اينها در حقيقت مردگان زنده نمايند.

تمام اعمال نيك و حتي جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهي از منكر همچون قطره اي است در مقابل يك درياي پهناور.

امر به معروف و نهي از منكر نه مرگ كسي را نزديك مي كنند و نه از روزي كسي مي كاهند.

و اما از همه ي اينها مهم تر سخني است كه براي دفاع از عدالت در برابر پيشواي ستمگري گفته مي شود. [1] .


و در رهنمود ديگري مراحل نهائي نظارت ملي و امر به معروف و نهي از منكر را بيان مي دارند كه:

أيها المؤمنون، انه من رأي عدوانا يعمل به و منكرا يدعي اليه، فأنكره بقلبه فقد سلم و بري؛ و من أنكره بلسانه فقد أجر، و هو أفضل من صاحبه؛ و من أنكره بالسيف لتكون كلمة الله هي العليا و كلمة الظالمين هي السفلي، فذلك الذي أصاب سبيل الهدي، و قام علي الطريق، و نور في قلبه اليقين.

(اي مؤمنان! هر كس ظلم و ستمي را مشاهده كند و يا كار زشتي كه مردم را به سوي او مي خوانند؛ اگر تنها با قلبش آن را انكار كند سلامت را اختيار كرده است و گناهي بر او نيست (به شرط اينكه بيشتر از آن نتواند).

و آن كس كه با زبان و بيان به مبارزه برخيزد پاداش الهي خواهد داشت و مقامش برتر از گروه نخست است و آن كس كه با شمشير براي بزرگداشت نام خدا و سرنگوني ظالمان بمبارزه برخيزد او به راه هدايت راه يافته و بر جاده ي حقيقي گام گذارده و نور يقين در قلبش تابيده است) [2] .


پاورقي

[1] حکمت 374 نهج‏البلاغه معجم المفهرس.

[2] حکمت 373 نهج‏البلاغه معجم المفهرس.