بازگشت

حيف و ميل اموال مردم


«يزيد هم يك قدرتمند بود و يك سلطان بود و - عرض مي كنم كه - همه بساط سلطنت را يزيد داشت، بعد از معاويه او بود ديگر، حضرت سيدالشهدا به چه جهت با سلطان عصرش طرف شد؟ با ظل الله طرف شد؟ (سلطان را نبايد دست زد) به چه جهت با سلطان عصرش طرف شد؟ سلطان عصري كه شهادتين را مي داد و مي گفت كه من خليفه پيغمبر هستم. براي اينكه يك آدم قاچاق بود، براي اينكه يك آدمي بود كه مي خواست اين ملت را استثمار كند، مي خواست بخورد و اتباعش بخورند.» [1] .

«يزيد يك آدمي بود كه به حسب ظاهر متشبث به اسلام بود و خودش را خليفه پيغمبر حساب مي كرد و نماز هم مي خواند، همه اين كارهايي كه ماها مي كنيم آن هم مي كرد، اما چه مي كرد؟ اما از آن طرف معصيت كار بود، مخالف سنت رسول الله مي كرد. رسول الله سنتش اين است كه بايد با مردم چه جور عمل بكنند، او خلافش عمل مي كرد، بايد حفظ دماء شود.دماء مسلمين را مي ريخت، بايد مال مسلمين هدر نرود، او هدر مي داد مال مسلمين را.» [2] .


پاورقي

[1] همان - ج 3 - ص 8.

[2] همان - ج 4 - ص 42.