بازگشت

مقدمه


پيش از آن كه هنر انسانها بعد از عاشورا در تشريح آن، دست به كار شود، دست تقدير در ترسيم عاشورا بزرگ ترين هنرمندي را به كار برده و اراده خداوند اصالتهاي اخلاقي اين واقعه را كه برمحور وجود فرزند علي و زهرا سلام الله عليهم مي گردد، در بهترين شكل هنري لباس عمل پوشانده است.

در عاشوراي حسيني اول كرامتهاي حضرت سيدالشهداء و يارانش با لباس برازنده واقعيت يافته، سپس آن پيكره زيبا به دست گزارشگران افتاده، تا در توصيفش هنرمندي كنند.

صحنه عاشورا را خداي بزرگ براي يكي از عزيزان خلقت خواسته است و بي نهايت فراتر از آن است كه ابعاد آن - حتي يك بعد - در تجزيه و تحليلهاي ما بگنجد، اما حق داريم كه از بهره مندان اين چراغ ابديت شويم و در توصيف آنچه احساس كرديم تلاش كنيم.

روز عاشورا روز اندوه و مصيبت است، مصيبتي كه هرگز فراموش نمي شود؛ اما مصيبتي كه در آن كرامت و عزت بود. حضرت زينب كه بزرگترين بار مصايب را بردوش مي كشيد و در جواب ابن زياد كه گفت: كيف رأيت صنع الله بأخيك؟» فرمود: «ما رأيت الا جميلا» [1] .

خداي متعال اراده فرموده كه مشعل عاشورا هميشه روشن باشد. سنتهاي طبيعي كه همان سنتهاي الهي است اراده خداوند را لباس عمل مي پوشاند.

تأثير عاشورا در بقاي دين از جنبه نظامي نبود. كساني كه در عاشورا شربت شهادت نوشيدند جز حكومت بردلها مستقيما حكومت ديگري كسب نكردند. و جريان عاشورا از ديدگاه بيروني پديده اي جز يك تبليغ عملي نبود.

حضرت سيدالشهدا و لشكر وفادارش عملا ارزشهاي انساني را كه مبناي احكام و شرايع دين است تبليغ كردند و تبليغشان مؤثر افتاد و تقدير به اين تبليغ موفقيت بخشيد، و برانگيزنده انقلابها ساخت.

از اينجا اهميت هنر كه عمده ترين وسيله تبليغ است روشن مي شود.

واقعه عاشورا داستان تكان دهنده اي است كه فضيلتها به صورت فشرده و هنرمندانه با رذيلتها مصادف مي دهند. اين داستان را تخيل هنرمند نساخته بلكه قلم تقدير رقم زده است.

اين كه نظاماي هنري آيا از قوانين خاص پيروي مي كند، يا صرفا تابع خوش آينديهاست معلوم نيست، اما آنچه معلوم است اين است كه هنر بدون اصالت تجلي نمي كند، بايد يك محتواي اصيل در لباس هنر درآيد و گرنه پوچيها و ضد ارزشها هنر را محو مي كنند، خواه آن محتواي اصيل يك فضيلت اخلاقي باشد، يا يك استحكام فيزيكي: در مورد دوم: مثلا در معماري، هنر بايد قرين استحكام و اهداف ساختمان شود، آن هم نه به صورت يك لباس اضافي، بلكه بايد نقطه هاي ظرافت مصداق و وجود عيني استحكام باشد، معمار كسي است كه عمارت زيبا سازد، نه اين كه عمارت ساخته را زيبا كند.

بينش معنوي در نماي ظاهري اثر مي گذارد. مثلا در يك تزيين اضافي تصور اسراف بودن و امثال آن، زيبايي را محو مي كند. گذشته از اين كه اگر اسكلت ساختمان هنري نباشد، سطحي بودن زيبايي و مرتبه اش را تنزل مي دهد.

در مورد اول، لباس زيبا زيبنده كسي است كه خلق و خويش زيبا باشد.

زيباييهاي اخلاقي عناصر اوليه زيبايي، و زيباييهاي هنري در مرحله بعد قرار گرفته اند. يا بني آدم قد انزلنا عليكم لباسا يواري سوآتكم و ريشا و لباس التقوي ذلك خير. [2] .

(اي فرزندان آدم لباسي براي شما فروفرستاديم كه اندام شما را مي پوشاند و مايه زينت شماست و لباس پرهيزگاري بهتر است).

جمال الرجال في عقولهم [3] (زيبايي مردان در عقل آنهاست) هر كه پاكيزه نگهدار تن از پستيهاست - هر لباسي كه بپوشد به نظرها زيباست [4] .

زيباييهاي اصيل كمبودهاي ظاهري را جبران مي كند.

بالسخاء تستر العيوب - غر الحكم (با سخاوت عيبها پنهان شود)

در عاشورا ارزشهاي اصيل:

ايمان، توحيد، اخلاص، احسان، عدل، صبر، حلم، عفو، امانت، وفا، صداقت، شجاعت، توكل، تسليم، مروت و سخاوت جلوه نمودند.

در عاشورا مصاف فضيلتها با رذيلتها، گذشته از محتواي اصلي يك مصاف هنري است.

در واقعه عاشورا نخست اصالتهاي اخلاقي و ارزشهاي ذاتي فرزند رسول خدا و نور چشم علي و زهرا در زيباترين صورت تجلي نموده، واقعه عاشورا پس از ظهور هنرمندانه در عالم هستي سرمايه تمام نشدني فرهنگ عاشورا شده است.

هر واقعه اي پيش از رسيدن به دست گزارشگر مي تواند جنبه هاي هنري داشته باشد.

گزارشگر هنرمند بايد با چشماني باز آنچه را كه بوده ببيند.


پاورقي

[1] مقتل الحسين (ع) ص 422 - به نقل از کتاب لهوف‏.

[2] اعراف 26.

[3] بحار ج 1 ص 82.

[4] اين بيت را در ترجمه شعر عربي معروف:



«اذا المرء لم يدنس من اللؤم عرضه

فکل رداء ير تديه جميل»



سرودم‏.