بازگشت

مقدمه


دو نكته مطرح است؛ يكي در مورد دين شناسي كه بايد از ضرورت و يا عدم ضروت دين آغاز كند و ديگري در مورد اعتقاد ديني و باور قلبي كه به نظر بعضي ها بايد جايگزين برهان و استدلال بشود چون خدا و دين، مثل واقعيت خارج از قضاياي جدلي الطرفين است و با استدلال كارش سامان نمي گيرد و ما مي دانيم كه واقعيت خارج از ذهن و مستقل از ذهن وجود دارد گرچه استدلال آن مورد خدشه و اشكال باشد ولي اعتقاد به آن حضور دارد و همين اعتقاد كافي


است.