بازگشت

افسانه عروسي قاسم


درباره اين تحريف چشمگير و رايج، در همين پژوهش (مبحث تعزيه و تحريف)، اشاراتي رفته است، در اينجا فقط به ذكر مشخصات افراد و آثاري كه به نادرستي اين تحريف اشاره كرده اند اقتصار مي ورزيم:

- شيخ جعفر شوشتري در كتاب فوايد المشاهد (ص 51)

- قاضي طباطبايي در كتاب تحقيق درباره اول اربعين (ص 689 - 683)

- شيخ عباس قمي در كتاب منتهي الامال (ج 1، ص 700)

- علّامه مامقاني در كتاب تنقيح المقال (ج 2، جزء 2، ص 19)

- شيخ محمّدتقي شوشتري در كتاب قاموس الرجال (ج 8، ص 466) و....

نخستين مورخي كه به جعل افسانه عروسي قاسم دست يازيده، ملاحسين واعظ كاشفي است. پس از وي نيز فخرالدين طريحي اين قصه را از فارسي به عربي برگرداند. [1] .

ترجمه طريحي باعث اشتهار و رواج اين افسانه بين شيعيان سرزمين هاي عربي گرديد.

حاج ميرزا حسين نوري طبرسي، از محدثان بزرگ شيعي نيز عروسي قاسم را در زمره اخبار موهونه و غير معتمده مي داند كه علما از آن اعراض كرده و ابداً اسمي از اين قصه در هيچ يك از كتاب هاي تاريخ نيامده است.

طبرسي، دليلي محكم براي بطلان اين افسانه دارد به اين شرح كه «به مقتضاي تمام كتاب هاي قابل اعتمادي كه در گذشته، علماي بزرگ در دفن حديث و انساب و سيره نويسي نوشته اند، نمي توان براي حضرت سيد الشهدا دختر قابل تزويج و بي شوهري پيدا كرد تا اين قصه، قطع نظر از صحت و سقم آن، لااقل به حسب نقل، وقوعش ممكن باشد». [2] .

پژوهشگران ديگر نيز در ضمن تحقيقات دقيق خود به اين نكته رسيده اند كه «فاطمه بنت الحسين، زوجه حسن مثني بود و شوهرش در كربلا حاضر بود، چگونه ممكن است اين نقل، اصلي داشته باشد، حال آنكه در كربلا، دختر ديگري به نام فاطمه از امام حسين نبوده است؟» [3] .

كوتاه سخن اينكه عروسي قاسم، به شكلي كه در روضه ها مطرح مي شود داستاني زيبا، جذاب و خيال انگيز است اما هيچ بهره اي از حقيقت و سنديت تاريخي ندارد.


پاورقي

[1] الطريحي، المنتخب للطريحي، نجف، مطبعة الحيدريه، 1379 ق.

[2] ر.ک: محدث نوري، لؤلؤ و مرجان، ص 184 - 183.

[3] محلاتي عسکري، ذبيح اللَّه، فرسان الهيجاء، تهران، مرکز نشر کتاب، 1390 ق، ج 2، ص 31.