بازگشت

ضرورت غبار روبي از تاريخ عاشورا


بايد از تاريخ عاشورا، غبارروبي كرد و بطلان اين مدعا كه «هر واقعه اي به صرف تعلق به حوزه فرهنگ و تاريخ عاشورا، قدسي و غير قابل نقد مي شود» كاملاً آشكار است.

قهراً اين پژوهش، مورد غضب و طرد و لعن خشك مغزان و متحجران واقع خواهد شد چراكه به غلط، ورود به ساحتِ نقد را مساوي و مساوق با زوال و انهدام بنيان هاي ديني مي انگارند. در حالي كه نقد و نگاه انتقادي دردمندانه و دين مدارانه، درياي پر تلاطم دين ورزي را از بدل شدن به مرداب سكون و ركود و تعفن، بازخواهد داشت و طرب و طراوت آن را ضمانت خواهد كرد. فضيلت تراشي هاي گزاف و بيهوده كه همواره منجر به «تراشيدن و دور ريختن فضيلت هاي واقعي» شده است، بايد معروض نقدِ آگاهانه و خردمدارانه واقع شود و اين اصلِ بي اصالت كه «هدف، وسيله را توجيه مي كند»، بايد ريشه كن گردد تا ديگر عاشورا، به نام حسين عليه السلام و به كام پاره اي از معركه گيران، مسخ نشود و اين حقيقت عظيمي كه همچون زخمي زنده و تپنده بر نهفت روح تاريخ مي درخشد، دوباره و در مقياسي بشري و جهاني - و نه متعلق به فرقه يا ديني خاص - پرتوافشاني كند.

تشيع در عاشورا خلاصه نمي شود و عاشورا، ضرورتي ناگزير در جغرافياي عمل و انديشه شيعي بوده است. چشم پوشي از پنجاه و اندي سال صلح طلبي و انديشه ورزي سيد الشهدا و تأكيد بر ده روز خونين عاشورا، در بسياري از اذهان، تبييني خشونت طلبانه از آيين خردمدار شيعي مي آفريند و اين، ستمي بزرگ در حق منادي رحمت و صلح، امام حسين عليه السلام، خواه بود. بي شك، مظلوميت حسين عليه السلام، در اين نيست كه تشنه لب در سال 61 هجري در برهوتي سوزان كشته شد، مظلوميت وي از اين حيث، مضاعف است كه دشمنانش چنان بودند و پاره اي از دوستان اش چنين، و اين سخن مشهور را از ياد نبريم كه «براي نابود كردن يك شخص يا انديشه، كارآمدترين شيوه اين است كه از آن، بد دفاع كنيم».

مدافعان حريم تشيع، بايد زينت آن باشند نه مايه شرمساري و زوال آن. هيچ هدفي، باعث تطهير و توجيه وسيله غير مشروع نخواهد شد. متأسفانه در جامعه ما بسياري از مداحان و روضه خوانان با تشبث به همين اصل ماكياوليستي به آفرينش و ابداع انواع و اقسام دروغ هاي محير العقول و نسبت هاي ناروا به عاشورا و حضرت سيد الشهدا مبادرت ورزيده اند و شگفت اينكه صاحبان برخي مقاتل عمداً و با علم به تبعات سوء اين امر، دست به چنين كاري يازيده اند. مقدمه صاحب كتاب نامعتبر محرق القلوب شاهدي گويا بر اين مدعاست:

نقل اخبار ضعيفه و غير معتبره در حكايات و وقايع پيامبر و اهل بيت او، جائز است و هرگاه خبر ضعيفي دلالت كند بر اينكه گريه بر امام حسين عليه السلام، فلان قدر ثواب دارد و كسي آن خبر را بشنود و به نيت رسيدن به آن ثواب بگريد، حق تعالي آن ثواب را به او كرامت مي فرمايد... و به همين جهت ما نيز در اين كتاب، اخبار ضعيفه را با اخبار صحيحه آورده ايم. [1] .

صاحب كتاب ارزشمند لؤلؤ و مرجان مرحوم محدث نوري، در نقد اين ديدگاه، در كتاب مزبور، بحثهاي مبسوط، مفصل و در عين حال مستدلي نموده و با قياس اين عمل با ارتكاب فعل قبيح دروغ، فرقي بين اين دو قائل نشده و هر حرامي را كه وسيله گرياندن باشد در زمره محرمات به شمار آورده است. [2] در رفتار وي و نظريات فقهي پاره اي از مراجع نيز ذكر مصائب ناروا و دروغين در ماه رمضان، از مبطلات روزه شمرده شده است.


پاورقي

[1] نراقي، ملا مهدي، محرق القلوب، نسخه خطي ش مسلسل 10069 (کتابخانه آيت‏اللَّه مرعشي نجفي)، ص 3 - 2.

[2] محدث نوري، لؤلؤ و مرجان...، دار الکتب الاسلاميه، تهران، 1375 ش، ص 177 - 175.