بازگشت

عمل به تكليف


آنچه از سوي خدا و دين به عنوان «تكليف» بر عهده مسلمانان گذاشته شده همواره براي رسيدن به «مصالح» و جلوگيري از «مفاسد» است. اگر افراد به تكليف خويش عمل كنند، در ابعاد مختلف، جامعه رو به پاكي و تكامل معنوي خواهد رفت. فرهنگ «عمل به تكليف» وقتي در جامعه و ميان افرادي حاكم با شد، همواره احساس پيروزي مي كنند. به تعبير قرآن كريم به «اِحْدي الحسنيين» [1] دست مي يابند و در مبارزات هم چه كشته شوند چه به پيروزي نظامي و سياسي برسند، هر دو صورت براي آنان پسنديده است. امامان شيعه، در شرايط مختلف اجتماعي طبق تكليف الهي عمل كردند. حادثه عاشورا نيز يكي از جلوه هاي عمل به وظيفه بود. امام حسين (ع) بر اساس فرهنگ عمل به تكليف مي فرمايد:

«اگر قضاي الهي بر همان چه كه دوست مي داريم نازل شود، خدا را بر نعمتهايش سپاس مي گوييم و از او براي اداي شكر، كمك مي خواهيم و اگر تقدير الهي ميان ما و آنچه اميدواريم مانع شد، پس كسي كه نيتش حق و درونش تقوا باشد، از حق تجاوز نكرده است.» [2] اينها همه نشان دهنده آن است كه امام حسين (ع) خود را بر انجام تكليف الهي مهيا كرده بود، نتيجه هر چه كه باشد راضي بود:

«اَرْجُو اَنْ يَكُونَ خَيْراً ما اَرادَ اللهُ بِنا، قُتِلْنا اَمْ ظَفِرْنا؛ [3] .

اميدواريم آنچه خدا براي ما اراده فرموده است، خير باشد، چه كشته شويم، چه پيروز گرديم.» تحليل امام خميني (ره) از نهضت حسيني، حركت بر مبناي «عمل به تكليف» بود، حركت مبارزاتي ايشان بر پايه چنين فرهنگي استوار بود. حضرت امام (ره) در اين زمينه مي فرمايد:

«اينكه حضرت ابي عبدالله (ع) نهضت كرد و قيام كرد، با عدد كم و در مقابل اين براي اينكه گفتند تكليف من اين است كه استنكار كنم، نهي از منكر كنم.» [4] .

«حضرت سيدالشهدا تكليف براي خودشان دانستند كه بروند و كشته هم بشوند و محو كنند آثار معاويه و پسرش را.» [5] .

«لكن تكليف بود آنجا كه بايد قيام بكند و خونش را بدهد، تا اينكه اين ملت را اصلاح كند، تا اينكه اين عَلَم يزيد را بخواباند.» [6] پيام عاشورا براي همه مردم، بويژه آنان كه موقعيت ويژه (خواص) دارند و براي ديگران خطدهنده و الگو هستند، «شناخت تكليف» و «عمل به تكليف» است. اگر همه پيروان حق در زمان امام حسين (ع) وظيفه خويش را مي دانستند و مثل ياران خاص حسين با جانبازي و حمايت از امام خويش به وظيفه عمل مي كردند، مسير تاريخ به گونه اي ديگر ترسيم مي شد و سرنوشت اسلام و مسلمانان به نحو ديگري بود. اما متأسفانه عده اي با بي اعتنايي به تكليف و ترك وظيفه پيامدهاي ناگوار و عواقب وخيمي براي تاريخ اسلام به وجود آوردند. مقام معظم رهبري در تحليل اين مسأله، ضمن تقسيم بندي افراد جامعه به خواص و عوام و اينكه عوام، پيوسته دنباله رو خواصند و نقش خواص در جامعه بسيار مهم است و اگر خواص به خاطر دنياگرايي و حفظ موقعيت و جايگاه خود، به وظيفه حساس خويش عمل نكنند، گاهي جريان تاريخ به گونه اي ديگر پيش مي آيد، مي فرمايد:

«... وقتي كه خواص طرفدار حق در يك جامعه - يا اكثريت قاطعشان - آنچنان مي شوند، كه براي دنياي خودشان اهميت پيدا مي كند، از ترس جان و از ترس از دست دادن مال و از دست دادن مقام و پست، از ترس منفور شدن و تنها ماندن حاضر مي شوند حاكميت باطل را قبول كنند و در مقابل باطل نمي ايستند و از حق طرفداري نمي كنند و جانشان را به خطر نمي اندازند. وقتي كه اين طور شد، اولش با شهادت حسين بن علي (ع) با آن وضع آغاز مي شود، آخرش هم به بني اميه و بعد بني عباس و بعد از بني عباس هم سلسله سلاطين در دنياي اسلام تا امروز مي رسد... وضع آن زمان اين بوده است، خواص تسليم بودند و حاضر نبودند حركتي بكنند...

وقتي امام حسين (ع) قيام كرد، با آن عظمتي كه امام حسين (ع) در جامعه اسلامي داشت، خيلي از همين خواص، پيش امام حسين (ع) نيامدند تا به او كمك كنند. ببينيد به وسيله همين خواص چقدر وضعيت در يك جامعه خراب مي شود، خواصي كه حاضرند دنياي خودشان را به راحتي بر سرنوشت دنياي اسلام در قرنهاي آينده ترجيح دهند... تصميم گيري خواص در وقت لازم، تشخيص خواص در وقت لازم، گذشت خواص از دنيا در لحظه لازم، اقدام خواص براي خدا در لحظه لازم، اينهاست، كه تاريخ را نجات مي دهد، ارزشها را نجات مي دهد، ارزشها را حفظ مي كند. بايد در لحظه لازم حركت لازم را انجام داد. اگر وقت گذشت، ديگر فايده ندارد...» [7] .


پاورقي

[1] سوره توبه، آيه 52.

[2] تاريخ طبري، ج‏4، ص‏290.

[3] اعيان الشيعه، ج‏1، ص‏597.

[4] صحيفه نور، ج‏4، ص‏16.

[5] همان، ج‏8، ص‏12.

[6] همان، ج‏2، ص‏208.

[7] روزنامه جمهوري اسلامي 25 / 2 / 76.شامل سخنراني تاريخي مقام معظم رهبري در جمع فرماندهان و بسيجيان لشکر 27 رسول‏الله (ص) و نيز ر.ک: به رسالت خواص و عبرتهاي عاشورا چاپ پنجم، نوشته سيداحمد خاتمي، قم، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1377، در تاريخ 20 / 3 / 75.