بازگشت

عزت


عزّت چه به عنوان خصلت فردي يا روحيه جمعي، به معناي مقهور عوامل بيروني نشدن، شكست ناپذيري، صلابت نفس، كرامت و والايي روح انساني و حفظ شخصيت است. ستم پذيري و تحمل سلطه باطل و سكوت در برابر تعدي و زير بار منّت دونان رفتن و تسليم فرومايگان شدن و اطاعت از كافران و فاجران همه و همه از ذلت نفس و زبوني و حقارت روح سرچشمه مي گيرد. قرآن در اين باره مي فرمايد:

«و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنين؛ [1] .

خداوند عزيز است و عزّت را براي خود و پيامبر و صاحبان ايمان قرار داده است». از امام صادق (ع) در مورد يك مسلمان كه نبايد تن به پستي و فرومايگي و ذلت دهد روايت است:

«اِنّ الله فوّض الي المؤمن امرَهُ كلَّهُ و لمْ يفوض اِليه اَنْ يكونَ ذليلاً؛ [2] .

خداوند همه كارهاي مؤمن را به خودش وا گذاشته، ولي اينكه ذليل باشد، به او واگذار نكرده است.» چرا كه خدا فرموده است عزت از آنِ خدا و رسول و مؤمنان است. مؤمن عزيز است نه ذليل. استاد مطهري معتقد است كه بيش از همه امامان از امام حسين مطالبي درباره مسأله كرامت و عزت نفس نقل شده است:

«كه امام حسين (ع) مرگ باعزت را بهتر از زندگي باذلت مي داند يا جمله معروف امام حسين (ع) «هيهات منا الذّلة» عجيب است و از آن جمله هايي است كه تا دامنه قيامت از آن حرارت و نور مي تابد، حماسه و كرامت و عزت و شرافت نفس مي بارد.» [3] .


پاورقي

[1] سوره منافقون، آيه 8.

[2] ميزان الحکمة، ج‏6، ص‏288.

[3] مطهري، مرتضي، انسان کامل، ص‏239 و نيز فلسفه اخلاق، ص‏152.