بازگشت

سستي عقيده


خلفاي ناحق، با عملكرد و تبليغات نادرست خود، باورهاي ديني مردم را سست كرده بودند و از ايـن رو، ايمان به خدا و قيامت ـ كه مهمترين عامل اصلاح فرد و جامعه است ـ به خاموشي گراييد و مـردم بـه جـاي ايـمـان بـه خـدا و تـقـويـت روحـيـّه ديـنـي، بـه طـاغـوت دل بستند:

(... وَ الَّذينَ كَفَرُوا اَوْلِيائُهُمُ الطّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ اِلَي الظُّلُماتِ) [1] .

كـسـانـي كـه كـافـر شدند، سرپرستانشان طاغوتيانند كه آنان را از نور به سوي تاريكي هامي كشانند.

امام حسين (ع) پيش از شهادت، از اين حقيقت پرده بر مي دارد و مي فرمايد:

(وَيـْحـَكـُمْ يـا شِيعَةََّالِ اَبي سُفْيانَ اِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دينٌ وَكُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ فَكُونُوا اَحْراراً في دُنْيا كُمْهذِهِ) [2] .

واي بـر شـمـا، اي پـيـروان دودمـان ابـوسـفـيـان! گـر چـه دين نداريد و از روز بازپسين نمي هراسيد، دست كم در اين دنيا آزاده باشيد.

و در رجز حماسي خود مي فرمايد:



كَفَرَ الْقَوْمُ وَ قَدْماً رَغِبُوا

عَنْ ثَوابِ اللّهِ رَبِّ الثَّقَلَيْنْ



لَمْ يَخافُوا اللّهَ في سَفْكِ دَمي

لَعُبَيْدِ اللّهِ نَسْلِ الْكافِرَينْ [3] .



ايـن گـروه كـافـر شـدنـد و پيشتر نيز از ثواب خدا، پروردگار دو جهان، روي برتافتند. و براي خشنودي عبيداللّه كافرزاده در ريختن خون من از خدا نترسيدند.


پاورقي

[1] بقره (2)، آيه 257.

[2] لهوف، ص 171.

[3] مقتل، ابو مخنف، ص 195.