بازگشت

امر به عبرت آموزي


اهل بيت پيامبر (ع) همواره پيروان و دوستان خويش را به گونه مستقيم سفارش مي كرده اند كه از گذشته تاريخ و فرجام شوم نابكاران عبرت گيرند و بكوشند كه به چنان

سرنوشتي گرفتار نشوند. در زير، به چند نمونه از اين شيوه مي نگريم: اميرمؤمنان (ع) در يـكـي از خطبه هاي ارزشمندش ضمن ارائه يك مثال محسوس به نصيحت مردم مي پردازد و آنان را به عبرت آموختن فرامي خواند و مي فرمايد:

(فـَلا اَمـْو الَ بـَذَلْتـُمُوه الِلَّذي رَزَقَها وَ لا اَنْفُسَ خاطَرْتُمْ بِه الِلَّذي خَلَقَها،تَكْرُمُونَ بِاللّهِ عـَلي عـِبادِهِ وَ لا تـُكـْرِمـُونَ اللّهَ فـي عِبادِهِ، فَاعْتَبِروُا بِنُزُولِكُمْ مَنازِلَ مَنْ كانَ قَبْلَكُمْ وَ انْقِطاعِكُمْ عَنْ اَوْصَلِ اِخْوانِكُمْ) [1] .

نـه ثـروت هـا را در راه خدايي كه آن ها را روزي شما كرده است مي بخشيد و نه جانتان رابراي آفـريـدگارش به خطر مي اندازيد. با انتساب خود به خدا، بر بندگانش بزرگي مي كنيد، ولي حـرمـتـش را در مـيـان بـنـدگـانـش نـگـاه نـمـي داريـد. از ايـن كـه در مـنـازل گـذشـتـگـان، اسـكـان يـافته ايد و از نزديكترين برادران خويش ‍ جداگشته ايد، عبرت بگيريد!

همان حضرت (ع) در نامه اي به امام حسن مجتبي (ع) چنين مي نويسد:

(اَعـْرِضْ عَلَيْهِ اَخْبارَ الماضينَ وَ ذَكِّرْهُ بِما اَصابَ مَنْ كانَ قَبْلَكَ مِنَ الاَْوَّلينَ وَ سِرْ في دِيارِهِمْ وَ اعْتَبِرْ آثارَهُمْ وَ انْظُرْ مافَعَلُوا وَ اَيْنَ حَلُّوا وَ نَزَلُوا وَعَمَّنِ انْتَقَلُوا فَاِنَّكَ تَجِدُهُمْ قَدِ انْتَقَلُوا عَنِ الاَْحِبَّةِ وَ حَلُّوا دارَ الْغُرْبَةِ وَ كَاَنَّكَ عَنْ قَليلٍ قَدْ صِرْتَ كَاَحَدِهِمْ) [2] .

بـر دل خـويـش، اخبار گذشتگان را عرضه كن و گرفتاري پيشينيان خود را به يادش آورو در شهر و ديار آنان گردش كن و از آثارشان، عبرت گير و ببين كه چه كرده اند و كجا رفته اند و از چـه كـساني بريده اند؟! آن گاه به خوبي مي يابي كه آنان از دوستانشان بريده اند و در ديار غربت جاي گرفته اند و تو نيز گويا در اندك زماني ديگر، در زمره آنان درمي آيي.

همچنين، در نامه اي به حارث همداني مي نويسد:

(وَ اعْتَبِرْ بِما مَضي مِنَ الدُّنْيا ما بَقِيَ مِنْها، فَاِنَّ بَعْضَها يُشْبِهُ بَعْضاًوَ آخِرَها لا حِقٌ بِاَوَّلِه ا وَ كُلُّه ا ح ائِلٌ مُف ارِقٌ) [3] .

از گـذشـتـه دنـيـا بـراي آيـنـده عبرت برگير؛ چرا كه پاره اي از آن با پاره ديگر هماننداست وانجامش به آغازش مي پيوندد و همه آن، دگر گونه و جدايي طلب است.


پاورقي

[1] نهج البلاغه، خطبه 116.

[2] بحار الانوار، ج 77، ص 202.

[3] نهج البلاغه، نامه 69.