آزادي هاي اسلامي
امام حسين عليه السلام براي زنده كردن آن آزادي نابود شده به دست بني اميّه به شهادت رسيدند و در سخنان آن بزرگوار آمده كه فرمودند: تو در دنيا آزاد و در آخرت سعادتمند هستي . [1] .
و سخن يكي از ياران آن حضرت چنين است : قسم خورده ام كه به شهادت نرسم مگر در حال آزادي اگر چه مرگ را چيزي ناپسند ببينم .
و نيز از جمله سخنان يكي ديگر از ياران اين عبارت است : همانا من آزاده ام و پناهگاه مهمانم .
البتّه نبايد توهّم شود كه آزادي با ديانت منافات دارد، تنها منافي با دين ، محرمات است مانند: شراب و قمار و زنا و فحشا و غنا (ترانه خواني ) و ديگر گناهان و گر نه آزادي تجارت ،كشاورزي ، صنعت ، فرهنگ ، احداث و بناء و هزار عمل ديگر كه بعضي از اين ها را در كتاب «الفقه الحرّية» ذكر كرده ايم ، از مهمترين چيزهايي است كه اسلام در پيشرفت سريع ملّت ها برروي آنها پافشاري دارد و به همين دليل نتيجه اش بعد از چند سال ظاهر گشت و مسلمانان آن پيشرفت چشم گير را داشته اند. و امّا غرب چون حرمتي براي محرّمات ما نمي داند، آزادي را با كارهاي حرام مخلوط كرده همان طوري كه «كتاب العهدين » [2] بر اين مطلب دلالت دارد، در حالي كه محرّمات ملازمتي با آزادي ندارند و آنچه كه ما به عنوان آزادي در كشورهاي اسلامي يافته ايم ، آزادي مضرّ و خلاف اسلام است ، كه رواج مشروبات الكلي و فحشا و منكرات اسباب فساد و تباهي محيط زيست و در نتيجه شيوع و انتشار بيماري «ايدز» را در يك دهم جمعيّت جهان در پي داشته است ، مانند آنچه كه هم اكنون در قاره آفريقا مشاهده مي شود. البتّه اين نوع آزادي چه كم باشد و چه زياد از اسلام نيست و اسلام با آن به مبارزه پرداخته است .
آري ، آن قدر فساد را ترويج داده اند كه ديگر در معالجه و از بين بردن آن متحيّر و سرگردان شده اند، و طبق آمار خودشان اسباب فقر و بيچارگي هزار ميليون انسان را فراهم نموده اند.
آيا اين است ميزان آن اسلامي كه پيامبر عظيم الشّان اسلام صلي الله عليه و آله و سلم درباره آن مي فرمايند: ايمان به دين من (اسلام ) نياورده آن كسي كه با شكم پُر بخوابد و همسايه او گرسنه باشد. [3] .
پس بر ما واجب و لازم است كه از عاشورا درس زنده كردن آزادي هاي صحيح و ميراندن آزادي هاي فاسد را بياموزيم وگرنه آن كسي كه فقط به عزاداري هاي مرسوم اكتفا كند و به همه درس هاي عاشورا عمل نكند مثل آن مريضي است كه نسخه پزشك را بخواند و عمل به مضمونش نكند كه مسلّماً با اين كار شفا نخواهد يافت و بايد بدانيم كه : «ايمان عبارت است از اعتقاد به قلب و اقرار به زبان و عمل به احكام اسلام.» [4] .
پاورقي
[1] «فَأَنْتَ حُرٌّ فِي الدُّنْيَا وَسَعِيدٌ فِي الاْخِرَةِ»
[2] کتاب مقدّس مسيحيان.
[3] «مَا ءَامَنَ بِي مَنْ بَاتَ شَبْعَاناً وَجَارُهُ جَائِعٌ»«اصول کافي جلد 4».
[4] الايمان عقد بالقلب و اقرار بالسّان و عمل بالارکان.