بازگشت

تقدم مصالح عاليه


پيشتر نيز در ارزيابي سخن صاحب جواهر، به اين مبناي حضرت امام خميني اشاره كرديم كه برخي مصالح اسلامي، در درجه اي از اهميت قرار دارند كه عناويني چون عسر و حرج و ضرر نمي تواند در تعارض يا تزاحم با آنها قرار گيرد. برخي مصاديق معروف و منكر از اين گونه اند. دفع منكر بزرگي چون حكومت فاسد بني اميّه و تلاش براي تشكيل حكومت اسلامي از بارزترين نمونه ها است. امام «قده» مبناي خويش را اين گونه توضيح دهند:

«تمام انبيا براي اصلاح جامعه آمده اند، تمام. و همه آنها اين مسأله را داشتند كه فرد بايد فداي جامعه بشود. فرد هر چه بزرگ باشد، بالاترين فرد كه ارزشش بيشتر از هر چيز است در دنيا، وقتي كه با مصالح جامعه، معارضه كرد اين فرد بايد فدا شود. سيدالشهدا روي همين ميزان آمد رفت و خودش و اصحاب و انصار خود را فدا كرد، كه فرد بايد فداي جامعه شود، جامعه بايد اصلاح بشود. ليقوم الناس بالقسط. بايد عدالت در بين مردم و در بين جامعه تحقق پيدابكند.» [1] .

اهدافي را كه سيدالشهدا (ع) در وصيت خويش به محمد بن حنفيه بر شمرد همه در يك نقطه مشترك است و آن عبارت است از «اصلاح امّت». اين حركت اصلاح طلبانه در جامعه و فداكاري براي آن، همان است كه به عنوان «فداي فرد براي جامعه» مورد تأكيد امام (قده) قرار گرفته است. چنان كه حضرت امام صادق (ع) به نقل از صفوان بن مهران، در زيارت اربعين، در بيان فلسفه جانفشاني ابي عبداللَّه (ع) فرموده است:

«اللّهم اني أشهد أنّه وليّك و ابن وليّك و صفيّك و ابن صفيّك، الفائز بكرامتك، أكرمته بالشهادة

... و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة، و حيرة الضلالة؛ [2] .

... [حسين (ع)] خون قلبش را در راه تو داد تا بندگانت را از ناداني و سرگرداني گمراهي نجات دهد.»

همين حقيقت را در متن ديگري كه ابوحمزه ثمالي از امام صادق (ع) براي زيارت امام حسين (ع) نقل كرده نيز آمده است:

«اللّهمّ انّي أشهد أنّ هذا قبر ابن حبيبك و صفوتك من خلقك، و أنّه الفائز بكرامتك، أكرمته بكتابك، و خصصته و ائتمنته علي وحيك، و أعطيته مواريث الانبياء، و جعلته حجة علي خلقك، فأعذر في الدعوة، و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الضلالة و الجهالة و العمي و الشك و الارتياب الي باب الهدي من الردي؛ [3] .

... و خون قلبش را در راه تو داد تا بندگانت را از گمراهي و ناداني و نابينايي و شك و دودلي به دروازه هدايت، در آورده و نجات دهد».

چنان كه حضرت امام، همين حقيقت را در دوران مبارزه چنين بيان مي فرمايد:

«محرم، ماه نهضت بزرگ سيد شهيدان و سرور اولياي خداست كه با قيام خود در مقابل طاغوت، تعليم سازندگي و كوبندگي به بشر داد و راه فناي ظالم و شكستن ستمكار را به فدايي دادن و فدايي شدن دانست و اين خود سرلوحه تعلميات اسلام است براي ملت ما تا آخر دهر.» [4] .

امام(قده) در فتاواي خويش، از جمله در كتاب تحريرالوسيله، فصل دفاع و امر به معروف و نهي از منكر به گونه اي روشن مبناي فقهي مذكور را پذيرفته و فتاواي خود را بر اساس آن صادر كرده است. نمونه اي از آن را پيشتر آورديم.


پاورقي

[1] صحيفه نور، ج 15، ص 148.

[2] بحارالانوار، ج 101، ص 331.

[3] همان، ص 177، و نيز نزديک همين مضمون، ص 210.

[4] صحيفه نور، ج 2، ص 11.