بازگشت

حضرت عيسي در كربلا


مسيح مقدس با حواريون از كربلا مي گذشت كه شير درنده اي سررسيد و سدّ راه وي شد. مسيح راز آن را جويا شد، شير به قدرت الهي با زبان فصيح گفت: من راه را باز نمي كنم، جز آن كه بر قاتل حسين لعنت كنيد. عيسي (عليه السلام) پرسيد: حسين كيست؟ شير پاسخ داد: دخترزاده محمد و پسر علي وليّ خدا. مسيح (عليه السلام) پرسيد: قاتل او كيست؟ شير پاسخ داد: قاتل او يزيد است كه در روز عاشورا دست به جنايت خواهد زد. دراين هنگام عيسي (عليه السلام) دست به دعا برداشت و بر يزيد لعن و نفرين فرستاد و حواريون آمين گفتند و رفتند.