بازگشت

حضرت سليمان در كربلا


سليمان با بساط خود از هوا حركت مي كرد، وقتي به منطقه كربلا رسيد وضعيتي


خاص براي او پيش آمد كه نزديك بود سقوط كند. باد از حركت ايستاد و بساط وي در سرزمين كربلا فرود آمد. سليمان به باد گفت: چرا فرود آمدي؟ باد [به قدرت الهي] پاسخ داد: در اين مكان، حسين كشته مي شود: «انّ هُنا يُقْتَلُ الحُسَيْن...»؛ سليمان پرسيد: قاتل او كيست؟بادپاسخ داد: «يقتله لعين أهل السماوات و الأرضين»؛ «كسي كه در نظر اهل آسمان ها وزمين لعين است وي را مي كشد». پس سليمان بر يزيد لعنت نثار كرد و از آن جا گذشت...