بازگشت

حضرت ابراهيم در كربلا


هنگامي كه ابراهيم خليل (عليه السلام) سواره وارد كربلا شد، اسبش به زمين خورد و او از اسب بر زمين افتاد و سر مباركش شكست و خون از آن جاري شد و سپس استغفار نمود، و گفت: خدايا! چه خطايي از من سرزد؟ جبرئيل نازل گشت و گفت: از تو خطايي سر نزد، در اينجا سبط پيامبر خاتم و پسر خاتم اوصيا كشته مي شود. حضرت خليل پرسيد: قاتل او كيست؟ جبرئيل پاسخ داد: قاتل او كسي است كه در نظر همه اهل آسمان ها و زمين ملعون است؛ «فرفع ابراهيم يَده و لعن يزيد لعناً كثيراً...»؛ «ابراهيم دست به سوي آسمان گرفت و بر يزيد لعن فراوان كرد.».