بازگشت

سابقه دشمني و اختلافات


پيكار بني اميه و بني هاشم [1] كه بارزترين آن در كربلا رخ داد، پيكاري است با پيشينه اي عميق و ريشه دار.

نزاع و كشمكش ميان دو برادر، هاشم و عبدالشمس، از پسران عبدمناف، از قبيله قريش، پس از صدسال فاصله، دوباره ميان تيره هاي آن دو؛ يعني بني هاشم و بني اميه پرچمداران توحيد و شرك، با ظهور اسلام به صورت برخوردهاي خصمانه و جنگ هاي مسلّحانه اي در طول نوزده سال به درازا كشيد، كه با پيروزي اسلام، به پيروزي بني هاشم، منجر شد؛ ولي كينه ديرينه بني اميه نسبت به بني هاشم، به ندرت براساس مصلحت زمان! هويت بني اميه را هويدا مي ساخت. تا سي سال بعد، در زمان حكومت عثمان و خلافت اميرمؤمنان (عليه السلام)، مسأله به شكل حادّي به صورت جنگ هاي جمل، صفين و نهروان، خودنمايي كرد و شكل حادترِ آن، در كربلا بروز كرد، كه اين جنگ با پيروزي ظاهري


بني اميه (يزيد) و مغلوب شدن و شكست ظاهري بني هاشم (امام حسين (عليه السلام)) خاتمه يافت؛ در نتيجه، جنگ كربلا تبلور كينه ديرينه بني اميه نسبت به بني هاشم است، ازاين رو هنگامي كه «نضر بن مالك» از سالار شهيدان، تفسير آيه شريفه: (هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ) را پرسيد، امام (عليه السلام) پاسخ دادند:

«نَحْنُ وَ بَنُو اُمَيّةَ، قُلنا صَدَقَ الله وَ رَسُولُهُ، وَ بَنُو اُمَيّة قالُوا: كَذِبَ الله وَ رَسُولُهُ». [2] .

«ما و بني اميه، مصداق اين آيه هستيم، ما مي گوييم آنچه را خدا و رسول او گفته اند درست است ولي آنان مي گويند خدا و رسول دروغ گفتند!»


پاورقي

[1] النزاع والتخاصم، ترجمه فارسي با نام «دشمني خويشاوندان».

[2] تفسير البرهان، ج 3، ص 81.