بازگشت

در مجلس عبيدالله


در مجلس عبيدالله، وقتي آن شقاوت پيشه با عصا روي لب هاي حسين (عليه السلام)مي كوبيد، زيدبن ارقم [1] لب به اعتراض گشود و گفت: دست بردار! به خدا قسم من با چشم خود ديدم كه لب هاي پيامبر (صلي الله عليه وآله) بر روي اين لب ها قرار مي گرفت و آن را مي بوسيد. سپس خود گريه كرد. ابن زياد به وي گفت: خدا ديده ات را بگرياند، اگر پيرمرد نبودي الآن گردنت را مي زدم. زيد از جاي برخاست و خارج شد. [2] .

گريه زيد و خروج اعتراض آميز او، نشانه اعتراض عليه دستگاه اموي بود. او در حالي كه از مجلس بيرون مي رفت مي گفت: «از امروز شما برده خواهيد شد. اي گروه عرب، فرزند فاطمه را كشتيد و پسر مرجانه را رييس خود كرديد. او كسي است كه بهترين شما را مي كشد و بدترين شما را به بردگي خويش در مي آورد.» [3] .


پاورقي

[1] زيد بن ارقم از صحابه رسول خداست. او پس از غزوه بني المصطلق در سال ششم هجرت با آن که جوان نورسي بود، هنگامي که سخنان تحريک آميز عبدالله ابّي، منافق معروف را به پيامبر بازگفت، پيامبرخدا (صلي الله عليه وآله) براساس خبر او تصميم گيري کرد (تاريخ پيامبر اسلام، آيتي، ص 409).

ـ امام حسين (عليه السلام) در روز عاشورا، مخالفان را جهت بررسي مسايل امامت به سوي چندتن از معتمدين امت از جمله زيد بن ارقم فراخواند و از زيد بن ارقم، نام برد.

[2] کامل، ج 4، ص 81.

[3] انساب الأشراف، ص 208، «أنتم العبيد بعد اليوم. يا معشر العرب قتلتم ابْن فاطمة و أمّرتم ابْن مرجانة فهو يقتل خيارکم ويستعبد شرارکم».