بازگشت

تقدس بخشيدن به كردار زشت خود


يزيد سعي مي كرد تا پيروزي ظاهري خود را به عنوان يك پيروزي خداخواسته در اذهان ديگران مطرح سازد؛ از اين رو بعد از ورود اسرا به مجلس، روي به همگان كرد و گفت: اين شخص (امام) بر من برتري مي جست و مي گفت: پدرم از پدر يزيد برتر است و

مادر خود را از مادرم برتر مي دانست و همچنين خود و جدّ خود را هم. امّا در مورد ادعاي اول خدا پاسخ وي را داد و از اين رو پدرم در جنگ با او پيروز شد. امّا مورد دوم او درست است؛ زيرا مادرش دختر رسول الله مي باشد. و اما ادعاي سوم، كسي كه به خدا

و روز قيامت ايمان دارد، جدّ مرا بالاتر از محمد نمي داند و اما مورد چهارم (برتري او


بر من)، گويا اين آيه را قرائت نكرده است كه: (قُلْ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ) ؛ [1] (كنايه از اين كه من در پيشگاه خدا عزيزترم و خداوند مرا پيروز گردانيده).

همچنين، وقتي شمر، سر مطهر امام (عليه السلام) را از بدن جدا كرد، تكبير گفت و به پيروي از او همگان تكبير گفتند و نيز زماني كه سرهاي مطهر را بر يزيد وارد كردند، دستور داد تا صداي تكبير و تهليل (لااله الاّالله) بلند كنند. [2] .

همچنين به افتخار و شكرانه پيروزي بر امام حسين (عليه السلام) مسجد سازي ها گسترش يافت و به نام قاتلان حسين مسجد ساختند. از جمله در كوفه چهار مسجد بدين مناسبت احداث شد: مسجد اشعث، مسجد جرير، مسجد سماك و مسجد شبث [3] .


پاورقي

[1] عوالم، ج 17، امام حسين، صص 432، 429 و فصول المهمه، ص 194[بعد از شهادت] امام [حسين] (عليه السلام) [نامه هايي چند براي رجال کشورها نوشت وبه نوعي خودراازمسأله شهادت تبرئه کرد].

[2] معالي السبطين، ج2، مبحث ورود اهل بيت به شام.

[3] بحار الأنوار، ج 45، ص189.