بازگشت

حركت كاروان، همراه سرهاي شهدا


سرهاي شهدا را ميان قبايل تقسيم كردند و همراه اسرا به حركت در آوردند.


زينب در كنار پيكر بي سر حسين (عليه السلام) به گونه اي مي گريست كه راوي مي گويد:

«به خدا سوگند زينب با گريه اش هر دوست و دشمني را گرياند!»؛ (فأبْكَتْ وَاللهِ كُلَّ عَدُوٍّ وَ صَدِيقْ). [1] .

در روز يازدهم بود كه ضرب و شتم بازماندگان شهيدان، توسط سپاه عمربن سعد صورت گرفت؛ به طوري كه يكي از وقايع نگاران كربلا مي نويسد: سكينه دختر امام حسين (عليه السلام) آنچنان جسد پدر را در بر گرفته بود كه جمعي از لشكر عمرسعد وي را به ضرب تازيانه از او جدا كردند؛ «ثُمَّ إِنَّ سُكَيْنَةَ [2] إعتَنَقَتْ جَسَدَ أَبيها الحُسَيْنِ (عليه السلام) فَاجْتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأَعْرابِ حَتّي جَرُّوها عَنْهُ». [3] .


پاورقي

[1] نکـ: اللهوف 58.

[2] سُکَينة: بنْتُ الحسين (عليه السلام) کريمة نبيلة، کانت سيّدة نساء عصرها (توفّيت سنة 117هـ. ق).

[3] نکـ: اللهوف، ص 59.