تاخت و تاز بر روي اجساد شهيدان
حدود ده تن از دشمنان، اسب هاي خود را مهيّا كرده، به قولي نعل جديد زدند و روي اجساد شهدا به اسب تازي پرداختند: به گونه اي كه اجساد شريف شهيدان، از پا در آمدند.
راوي در اين باره مي گويد: «...فَداسُوا الحُسَيْنَ (عليه السلام) بِحَوافِرِ خَيْلِهِمْ حَتّي رَضُّوا صَدْرَهُ وَ ظَهْرَهُ...». [1] .
اين ده تن، پس از اسب تازي، در برابر پسر زياد ايستادند و از كردار شوم خود (دركوفه) چنين گزارش دادند:
نَحْنُ رَضَضْنَا الصَّدْرَ بَعْدَ الظَّهْرِ
بِكُلِّ يَعْبُوب شَديدِ الاَْسْرِ [2] .
«ما همانهاييم كه ابتدا پشت حسين و سپس سينه اش را با اسبان تيزرو، بلند قامت و قوي هيكل در هم شكستيم.».
ابوعَمرو زاهدي مي گويد: وقتي در زندگي نامه اين ده تن، بررسي كردم، مشخص شد كه همه آنان، زنازاده بوده اند. و همه آنان توسط مختار گرفتار شدند و به كيفر اعمال خود رسيدند. [3] .
پاورقي
[1] نکـ: سيد بن طاووس، لهوف 59.
[2] نکـ: سيد بن طاووس، لهوف 59.
[3] نکـ: سيد بن طاووس، لهوف 59.