شيخ بهايي
محمد بن حسين معروب به بهاءالدين عاملي، يكي از چهره هاي برجسته ي تاريخ اسلام است. وي از اكثر علوم روزگار خويش بهره ي كامل داشت. اين دانشمند فرهيخته به سال 953 ه.ق. در بعلبك چشم به جهان گشود و سپس به همراه پدر به ايران آمد و سالها چون خورشيد در حوزه ي پر بار علمي اصفهان درخشيد.
شيخ بهايي در 12 شوال 1031 ه.ق.در اصفهان بدرود حيات گفت. جنازه ي او را به مشهد رضوي نقل و در جوار حرم مطهر حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام دفن كردند. او بعلاوه ي كتب مختلف علمي، در شعر فارسي و عربي آثار ارزشمندي بر جاي نهاده است.
1. مصابك يا مولاي اورث حرقة
و امطر من أجفناننا هاطل المزن
2. فلو لم يكن رب السماء منزها
عن الحزن قلنا انه لك في الحزن [1] .
1. آقاي من، مصائب تو آتشي در دلم بر جاي نهاد و از ديدگانم باران بسيار فروريخت.
2. اگر خداوندآسمان ها(و زمين) از اندوه منزه نمي بود، مي گفتيم كه او نيز براي تو اندوهناك شد. [2] .
پاورقي
[1] ادبالطف، ج 5، ص 94.
[2]
هست از ملال گر چه بري، ذات ذولاجلال
او در دل دل است و هيچ دلي نيست بي ملال.