بازگشت

منصور نمري


منصور بن سلمة بن زبرقان از طايفه ي نمر بن قاسط نزاري بود. كنيه ي او اوالفضل الشاعر الجرزي البغدادي بود. وي از خواص بارگاه هارون الرشيد بوده ولي در باطن به اهل بيت عليهم السلام ارادت مي ورزيده است. او به سال 190 يا 193 ه.ق درگذشته است.



1. و قد شرقت رماح بني زياد

بري من دماء بني الرسول



2. برئنا يا رسول الله ممن

أصابك بالاذاة و بالذحول



3. الا يا ليتني وصلت يميني

هناك بقائم السيف الصقيل



4. فجدت علي السيوف بحر وجهي

و لم أخذل بنيك مع الخذول [1] .

1. نيزه هاي بني زياد آنقدر از خون فرزندان رسول صلي الله عليه و آله نوشيدند كه گلوي آنها گرفت.

2. اي رسول خدا، من از تمام كساني كه تو را آزردند و به كين و دشمني تو برخاستند، بيزارم و از آنان تبري مي جويم.

3. اي كاش من در آنجا بودم و (در ياري تو) شمشير بران به دست مي گرفتم.

4. و با چهره اي گشاده خود را سپر شمشيرها قرار مي دادم و هرگز مانند ديگر مردم نمي شدم و نمي گذاشتم كه فرزندان تو را خوار كنند.



پاورقي

[1] ادب‏الطف، ج 1، ص 210-211.