بازگشت

عاشورا در ادب فارسي


علي رغم شعر عرب كه گسترده ترين بخش آن را مرثيه ي عاشورايي تشكيل مي دهد و سرايندگان عرب در اين زمينه آثار جاويداني به وجود آورده و كاخ رفيعي در اين قلمرو برافراشته اند، متأسفانه سرايندگان فارسي نه از جهت كميت و نه از لحاظ كيفيت هرگز به شاعران عرب نرسيده اند. شاعران بزرگ و صاحب نامي كه در طلب كنيزكي يا پوستيني يا سبوي شرابي و يا حتي مشتي كاه براي مركب خود، پادشاه و يا امير خونخوار و نالايقي را در قصايد غرا مدح و فضيلتهاي دروغيني در حد اغراق براي آنان جعل كرده اند، گويي از نهضت مقدسي كه روح ايمان و عدالت و ظلم ستيزي در آن موج مي زند بي خبر


بوده اند. گرچه شرايط حاكم بر محيط و همچنين استيلاي اقوام بيگانه در اين قصور بي تأثير نبوده است، ليكن چنين عذري را نمي توان به عنوان علت تامه پذيرفت.

در دوران صفوي، شعر مرثيه ي عاشورايي جاي گسترده اي را در ابيات ايران گشوده و تشويق بزرگان كشور در اين مورد تأثير بسزايي داشته است. در اين عهد كمتر شاعري است كه مرثيه اي در ميان آثارش نباشد. اين مراثي بيشتر به جنبه هاي حزن انگيز حادثه مي پردازد و از اين جهت با اشعار متقدمين از شاعران عرب كه علاوه بر بعد بكايي موضوع، روح انقلابي و مبارزه را دربر دارد متفاوت است.

بسياري از شاعران مرثيه سراي متقدم، سالهايي از عمر خود را به آوارگي و يا در زندان گذرانيده اند و يا همواره دار خويش را بر دوش داشته اند. چنانكه دعبل خزايي گفته است: پنجاه سال كه دار خويش را بر دوش خود حمل مي كنم. [1] تعداد سرايندگاني كه جان خود را بر سر اين اعتقاد نهاده اند كم نيست. از آن جمله اند:

1. ابن السكيت يعقوب بن اسحاق بغدادي، به سال 244 ه.ق به دست متوكل عباسي به جرم تشيع شهيد شد. [2]

2. شيخ يوسف حضرمي [3] .

3. ابراهيم بن عبدالله بن حسن مثني، در سال 145 ه.ق شهيد شد. [4] .

5. عبدالله بن معاوية بن عبدالله بن جعفر بن ابي طالب، در قرن سوم در حبس ابومسلم خراساني كشته شد. [5] .

6. سليمان بن صرد الخزاعي، در سال 65 به همراه توابين كشته شد. [6] .


عبدالله بن سعد بن نفيل، به سال 65 با توابين كشته شد. [7] .

8. مسيب بن نجبة الفزاري، به سال 65 با توابين كشته شد. [8] .

9. رفاعة بن شداد البجلي، به سال 66 با توابين كشته شد. [9] .

10. ابراهيم بن مالك اشتر، به سال 66 كشته شد. [10] .

11. ابوزهير مهلهل بن نصر حمدان تغلبي، به سال 339 شهيد شد. [11] .

12. امير ابوالحسن احمد بن عضدالدوله فناخسرو، به سال 387 به قتل رسيد. [12]

13. المقلد بن المسيب العقيلي حسام الدوله حاكم موصل، به سال 391 به قتل رسيد. [13] .

14. امير قراوش بن المقلد العقيلي، به سال 444 به قتل رسيد. [14] .

15. عبدالله بن سعيد بن سنان خفاجي حلبي، به سال 466 مسموم شد. [15] .

16. طغرايي حسين بن علي صاحب لامية العجم، به سال 515 يا 518 به قتل رسيد [16] .

17. امير دبيس بن سيف الدوله صدقة الاسدي، به سال 529 به دستور مسعود سلجوقي به قتل رسيد. [17] .

18. قاضي احمد بن علي بن ابراهيم مصري غساني به سال 562 به قتل رسيد. [18] .

19. شهيد اول محمد بن مكي عاملي جزيني، به سال 786 شهيد شد. [19] .

20. شيخ يوسف حصري، شهيد مسجد كوفه در قرن 12 هجري. [20] .

21. سيد نصرالله بن حسين حائري، به سال 1155 ه.ق شهيد شد. [21] .


22. كميت، به سال 126 در زمان خلافت مروان كشته شد. [22]

23. منصور النمري بن سلمة الزبرقان بن شريك، هارون الرشيد فرمان به قتلش داد ليكن قبل از اجراي فرمان در بيماري درگذشت. سپس به دستور هارون قبر او را نبش كرده جسدش را سوزاندند. [23] .

24. ابومحمد عبدالله بن عمار برقي، وقتي متوكل شعر او را شنيد دستور داد زبانش را بريدند. وي پس از چند روز به سال 245 درگذشت. [24] .

و شاعران فراوان ديگري نيز بوده اند كه اين مقدمه گنجايش ذكر نامشان را ندارد. بنابر آنچه گذشت شاعران عرب چه از لحاظ كثرت و چه از جهت محتواي سخن شاعران پارسي گوي برتري دارند.


پاورقي

[1] مقدمه‏ي ادب‏الطف.

[2] اعيان الشيعه،172/1

[3] همان، 175.

[4] همان، 169.

[5] همان، 169.

[6] همان، 167.

[7] همان، 168.

[8] همان، 168.

[9] همان، 168.

[10] همان، 168.

[11] همان، 172.

[12] همان، 174.

[13] همان، 174.

[14] همان، 175.

[15] همان، 175.

[16] همان، 175.

[17] همان، 175.

[18] همان، 175.

[19] همان، 177.

[20] همان، 177.

[21] اعيان الشيعة، 178/1 و الغدير 28/6.

[22] الغدير،26/3.

[23] اعيان الشيعة،170/1.

[24] همان، 171 و الذريعه جزء 9، بخش 3، ص 746.