بازگشت

فرمانرواي دلها


بسيار اتفاق افتاده كه شاعري، عزيز را از دست داده، داغ فرزندي را ديده و يا به سوگ برادر جواني نشسته و يا سراينده اي چندين داغ پياپي بر دلش رسيده است. در اين حال، شاعر براي آرامش دل خويش قصيده يا تركيب بند و يا چند بيتي سروده است، چنان كه مسعود سعد سلمان در مرگ فرزند دانشمند خود و جامي در رثاي فرزند و خاقاني در غم جوان ناكام خويش و محتشم در رثاي برادرش و...

هر گاه بخواهيم اين گونه مرثيه ها را گردآوري كنيم، در مقايسه با سروده هاي عاشروايي به مثابه ي قطره اي در برابر دريا خواهد بود. با آن كه بسياري از اين سروده ها به عليت بيم از حكام جور، مخفي نگهداشته شده و در نتيجه اكثر آنها از ميان رفته است، در عين حال تعداد سروده هاي موجود بيش از حد شمار مي باشد. بعضي از شاعران عرب چندين ديوان در مرثيه ي عاشورا سروده اند. [1] .

در تاريخ جهان هيچ پيشوا و يا قهرمان و يا قطبي نتوانسته است همانند حسين بن علي عليه السلام دلها را تسخير و انديشه ها را به خود جلب كند و محبت او اين همه آثار نظم و نثر بيافريند و هيچ شهيد مظلومي اين همه سيل اشك مستمر از ديده ي مردم


جاري نكرده است.


پاورقي

[1] شيخ احمد بلادي هزار قصيده و شيخ احمد شويکي از شاعران قرن دوازدهم ده ديوان مرثيه‏ي عاشورايي از خود بر جاي نهاده است. (ادب الطف 18/1) و شيخ عبدالله سماهيجي 5 جلد کتاب مرثيه دارد. (الذريعة، 470/9).