بازگشت

شبهه 01


محققان و كارشناسان روايت و حديث، به خوبي مي دانند كه روايات گريه و عزا، چنان فراوان و گسترده است كه جاي هيچ گونه انكاري ندارد.

از گريه انبيا گرفته تا فرشتگان، از آسمانيان كه اشكشان خشك نمي گردد تا زمينيان كه به جاي اشك خون مي گريند، از ابتداي آفرينش گرفته تا پايان دنيا و حتّي در آن سراي جاويد. روايات فراواني بر گريه آسمان و زمين، دريا و صحرا، حيوانات و ماهيان دريا دلالت دارد. خورشيد بر او گريسته و هر سنگي بر او خون مي گريد.

روايات گسترده اي، دعوت به برپايي عزا نموده و امامان اهل بيت عليهم السلام ماتم عزا به پا كرده اند و در سوگ از دست دادن سيّد شهيدان شديداً گريسته اند.

حتّي جزع كه در مصيبت هاي بزرگ، مذموم و مكروه است و هميشه در مصيبت ها دعوت به صبر و شكيب مي شود و از جزع و بي تابي نكوهش مي گردد؛ ولي در مورد تنها اين مصيبت بزرگ از ما خواسته اند تا جزع و بي تابي كنيم.

در روايت مسمع آمده كه امام به مسمع فرمود: آيا هم اكنون كه نمي تواني به زيارت حسين عليه السلام بروي، از او و ظلمي كه به او رفته، ياد مي كني؟ او مي گويد: آري. سپس امام مي پرسد: آيا جزع و بي تابي هم داري. مسمع مي گويد: آري، به خدا سوگند گريه مي كنم تا اين كه خانواده ام آثارش را بر من مي نگرند و از خوراك امتناع مي كنم تا اين كه اثرش بر چهره ام آشكار مي گردد.

در اين جاست كه امام صادق عليه السلام مي فرمايد: خداوند، اشكت را مورد رحمت خويش قرار دهد. هشدار كه تو از كساني هستي كه در زمره اهل جزع بر ما محسوب مي شوند....

بنابر اين، پذيرش اين روايات و عدم مناقشه سندي در آن، مورد اتّفاق همگان است و كسي نمي تواند اين مجموعه گسترده را ناديده بگيرد. البته در تفسير و تحليل اين روايات سخن گفته اند، گرچه محتوي و مفاد روايات هم روشن و واضح است و جاي هيچ گونه دغدغه اي را ندارد. نه مي توان از اين روايات، به برداشت غلطي دست زد و به تعبير ما از آن سوء استفاده كرد و نه مي توان اين روايات، را از بازگو كردن ارزش گريه و عزاداري انداخت.

درباره روايات گريه و عزاداري - كه به تواتر رسيده و حتّي نيازي به بحث سندي در اين مجموعه از روايات نيست -، سه نظر وجود دارد:

1. نظري مشابه نظر آقاي معروف حسني، در كتاب الموضوعات في الآثار والأخبار، ص 170 و ص 173.

وي اين روايات را در زمره روايات جعلي معرّفي مي كند و دليلش بر جعلي بودن، همان ثواب و پاداش بسياري است كه در روايات براي يك قطره گريه و يا تر شدن چشم، بيان گرديده است.

استبعاد وي از ترتّب اين پاداش بزرگ، بر اين عمل كوتاه و ناچيز، دليلي است كه در جهت جعلي بودن اين روايات ارائه مي شود. متن كامل عبارات وي، در صفحات بعد خواهد آمد.

2. نظري مشابه نظر آقاي محمّد باقر بهبودي در پاورقي بحارالأنوار، ج 44، ص 293.

وي با تعبير تندي، نظر خود را به اين مضمون بيان مي دارد: جاهلان مي پندارند اين روايات، مطلق است و يك قطره گريه در هر زمان و در هر شرايطي، اين اندازه ارجمند است و لذا برخي منكر مي شوند و مدّعي وضع و جعل مي گردند. و برخي با چشم بسته مي پذيرند و باور مي كنند.

آن گاه وي خودش اين نظر را مي پذيرد كه اصلاً اين روايات، اطلاق ندارد و چنين نيست كه گريه به طور مطلق، چنين پاداش بزرگي داشته باشد؛ بلكه گريه در شرايط سخت كه عنوان جهاد در راه خدا بر آن مترتّب است، چنين پاداشي را دارد ولي در شرايط عادي اصلاً از اين خبرها نيست. متن كامل كلام وي، در صفحات بعدي خواهد آمد.

3. پذيرش اين روايات به طور مطلق و عدم تخصيص آن، به موردي كه شرايط سخت باشد. گرچه هر عبادتي با توجّه به شرايط، اوج و حضيضي پيدا مي كند ولي معنايش اين نيست كه در شرايط عادي مثلاً نماز از ارزش بيفتد و يا در زمان جواني و قدرت، روزه بي ارزش گردد و يا با توانايي و مكنت، حج ارجمندي نداشته باشد. نه چنين نيست؛ همه عبادات از ارزش و ارجمندي والايي برخوردارند. البته شرايط ويژه، اين ارجمندي را به اوج مي رساند.

به اين شكل گريه و عزاي امام حسين عليه السلام همان ارجمندي را دارد. گرچه در شرايط سخت ارجمندي اش مضاعف مي گردد و غفلت هميشه از اين جهت مي شده كه ارزش عقيده و اعتقاد ناديده گرفته شود. و يا بعضي گويا نمي توانند بين عقيده درست و عمل نادرست جمع كنند و چنين مي پندارند كه هر كس عقيده اش درست بود، حتماً همه رفتار و كردارش درست خواهد شد با اين كه چنين نيست.

هر كس كه به زندگي شخصي خود بنگرد، خطاها و لغزش هاي فراواني را در خود سراغ دارد كه همه با عقيده او جمع شده اند. هم به خدا اعتقاد داريم و هم در مواقع بسياري، لغزش هاي بزرگ و كوچكي از او سر مي زند؛ گويا كه خدا را نمي شناسد.

بنابر اين بايد به دو جهت بسيار توجّه كرد:

الف - ارزش عقيده

ما عقيده را جزو عمل نمي دانيم با اين كه عقيده خوب، خود ارزش والايي دارد. كسي كه امام حسين عليه السلام را در اين ميان شناخته و قلباً به او گرايش دارد. اين ارزش بزرگي است، گرچه اين فرد به دلايلي آلوده به گناهان بسيار مي باشد.

كسي كه پيامبران را دوست دارد و امير المؤمنين عليه السلام را به عنوان حجّت و نماينده خدا در زمين مي شناسد و از دشمنان آنان بيزاري مي جويد و به دلايلي آلوده به گناهاني گشته است، ارزش اين فرد بسيار است و گاه تا جايي است كه مي توان گفت: عقيده خوبش بر تمام كارهاي بدش ترجيح دارد و آنها را تحت الشعاع خود قرار مي دهد (دقت شود).

ب - بعضي مي گويند: كسي كه عقيده اش خوب است، گناه نمي كند. آري، عقيده خوب، آن هم در درجات بالا چنين پيامدي را دارد؛ ولي عقيده هاي خوب در درجات پايينش كه بسياري دارند، چنين پيامد جدّي را ندارد؛ بلكه گاه گاه با گناه و گاه بسيار با گناه جمع مي شود.

فردي است امير المؤمنين عليه السلام را شناخته و حتّي انتخاب كرده ولي به دلايل شرايط محيطي و نفسي خود، به گناهاني آلوده است. چنين افرادي بسيارند.

ما همه مي خواهيم كه حق، حاكم باشد و راه بر گناه بسته شود و در ارتباط با فرهنگ ما و جامعه بيشتر كار شود و زمينه دستيابي به مصونيت برتر برايمان حاصل گردد.

ولي از آن جا كه حق در جهان حاكم نيست و باطل اكثر ميدان ها را تسخير كرده و اهل باطل آنها را زير پا دارند. و ما در اقليت هستيم لذا نمي توانيم آن گونه كه عقيده داريم پاك بمانيم. و آلودگي هاي بسياري برايمان پديد مي آيد. اين آلودگي هاي ما كاملاً متفاوت از آلودگي هاي دشمنان ماست.

آنان خواسته و رسيده اند، ما ناخواسته مبتلاي به آن شده ايم. و لذاست كه شايد در برخي از روايات، شيعه آلوده به گناه بر ديگراني كه حتّي به گناه آلوده نيستند، ترجيح داده شده اند و بالاتر حتّي گناه اينان را به پاي آنان گرفته اند.

اينها اشاره به همان حقيقتي دارد كه ما به اجمال در اين جا به آن پرداختيم (دقّت كنيد).

بنابر اين دلدادگي و گريه و عزاداري، پذيرش امام حسين عليه السلام و راه او و دفاع از ياد و نام امام حسين كاملاً ارزشمند است در هر شرايطي.

البته گاه گريه و عزا كم كم چيزي دروغي مي شود و فريبكاري محسوب مي گردد. چنين گريه و عزايي بي ارزش است؛ ولي اگر درصد راستي و درستي مطلوب را داشته باشد، گرچه شخصي آلوده است، موجب مي گردد كه پاك گردد و بسياري از آلودگي هايش كم كم، كم رنگ گردد. آن گونه كه مشاهده مي شود.

و كوتاه سخن اين كه اين نقطه سپيد و روشن در قلب يك فرد، بسيار ارزشمند است و مي تواند همه بدي ها را محو سازد.