بازگشت

بررسي انواع نارضايتي مردم


حـكـومـت بـه دلايـل مـخـتـلفـي افـراد را از خـود مـي رنـجـانـد. ايـن دلايل عبارتند از:

اجـراي قانون: جواني كه به دليل شرابخواري، مجازات شرعي مي شود، راننده اي كه بـه دليـل تـخـلف از مـقـرّرات جـريـمـه مـي گـردد، مـجـري كـه بـه دليـل ارتـكـاب جـنايت، مجازات قانوني مي گردد و اغلب از دولت ناراحت مي شود. براي كـاستن از عواقب اين گونه نارضايتي ها خوب است به مردم آموزش داده شود كه اوّلاً حتي الامـكـان از تـخـلف بـپـرهـيزند ثانياً اجراي قانون را ضرورت اجتماع تلقي كنند ثالثاً بـدانـنـد كـه مجازات شرعي يك گناه، سبب مي شود فرد در آخرت به سبب آن گناه مجدّداً مجازات نگردد.

مصلحت نظام: گاه مصلحت نظام اقتضا مي كند مقامي از كار خود بركنار شود. در اين گونه مـوارد نـيـز اغـلب فـرد مـورد نـظـر و دوسـتـان او از حـكـومـت مـي رنـجـنـد و حال آن كه بايد دانست مصلحت نظام اسلامي بر مصالح فردي افراد اولويت دارد.

نـاكـارآمـدي نـظـام: گـاه دسـتـگـاه هـاي مـخـتـلف يـك نـظـام بـه دليل خنثي كردن كار يكديگر و يا عدم اجراي جدي دستورات و قوانين كشور، از عهده خدمتي كه بايد به كشور و مردم انجام دهند برنمي آيند در اينجاست كه عنصر ناكارآمدي رخ مي نمايد.

در كل، انواع نارضايتي مردم را مي توان به دو سطح عمقي و سطحي تقسيم كرد: