بازگشت

حفظ وحدت و همبستگي


1 ـ مقصود از وحدت و همبستگي، وحدت امت اسلام است كه خداوند فرمود:

اِنَّ هذِهِ اُمَّتُكُمْ اُمَّةٌ واحِدَةٌ وَ اَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونَ (انبياء/ 92)

همانا اين امت شما امت واحده است و من پروردگار شمايم پس مرا بپرستيد.

پـس اسـاس ايـن وحدت را قرآن نهاده است. قرآن كريم بارها مسلمانان را به عنوان يك امت مـخـاطـب سـاخـتـه اسـت مـانـنـد: (كـُنـْتـُم خـَيـْرُ اُمَّةٍ اُخـْرِجـَتْ لِلنـّاسِ...) (آل عمران / 11)

و يا اين كه مي فرمايد: (وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ اُمَّةً وَسطاً) (بقره / 143)

رسـول اكرم (ص)، بـه طـور رسـمـي پـس از هجرت، در قرارداد و عهدي بين مهاجرين و انـصـار، وحـدت امـت اسـلام را اعـلان فـرمـود: (اِنَّهُمْ اُمَّةٌ واحِدَةٌ مِنْ دُونِ النّاسِ) [1] مـسـلمـانـان جـداي از بـقـيـه مـردم يـك امـت هـسـتـنـد. ايـن اعـلان رسـمـي كـه همزمان با هجرت رسـول اكرم (ص) و تأسيس حكومت اسلامي، صورت گرفته علاوه بر مفهوم وحدت دين و عقيده وحدت سياسي و اجتماعي آنان را نيز دربردارد.

مـسـلمـانـان موظف هستند با اختلاف قومي و زباني و احياناً اختلاف رأي در فروع فقهي در روش هاي عملي و يا در فهم كتاب و سنت و گرايش هاي سياسي، اين وحدت را حفظ كنند و هـيـچ گاه اين قبيل اختلافات كه وجود آن امري طبيعي است آنان را فرقه فرقه نكند و به درگيري و جنگ با يكديگر وادار ننمايد، لهذا در آياتي كه مسلمانان را به وحدت دعوت و از اخـتـلاف بـاز مـي دارد جـمـله (ولا تـفـرقـوا) قـيـد گـرديـده اسـت مـانـنـد: (و اعـتـصموا بـحـبـل الله جـمـعـيـاً و لا تـفـرقـوا) (آل عـمران / 103) به ريسمان الهي چنگ بزنيد و از تفرقه بپرهيزيد. (و ان اقيموا الدين و لا تتفرقوا) (نساء / 163) دين را به پاي داريد و متفرق نشويد.

2 ـ سـخـن گفتن از وحدت، همواره توأم با ياد كردن از اختلاف است، قرآن نيز غالباً در آيـات بـسـيـاري ايـن دو مـفـهـوم يـعـنـي وحدت و اختلاف را با هم آورده است؛ مانند همان آيه آل عـمـران كـه تـقـريباً همه داعيان و مناديان وحدت و مصلحان جهان اسلام، آن را شعار خود قـرار داده و مـي دهـنـد (و اعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا واذكروا نعمت الله عليكم اذ كـنـتـم اعـداء فـألّف بـيـن قـلوبـِكـُم فـأصـبـحـتـم بـنـعـمـتـه اخـوانـاً...) (آل عمران / 103)

عـلت تـقـارن و تـلازم وحـدت و اختلاف در كتاب و سنت آن است كه اگر اختلاف نباشد نياز بـه سفارش به وحدت نيست. همواره توصيه به وحدت، جهت پرهيز از اختلاف و تفرقه موجود يا متوقّع است. و به عبارت ديگر مراد از آن، رفع اختلاف موجود و يا جلوگيري و دفع اختلافي است كه خطر بروز آن احساس مي شود.


پاورقي

[1] سيره ابن هشام، دار احياء التراث العربي، ج 2، ص 115.